! یک اتفاق


در جامعه ایرانی ما و بهتر بگویم جامعه روشنفکری ایران دارد اتفاقاتی می افتد! چرا که بسیار روشنفکران ایرانی هستند که جامه سکوت بر تن نموده اند و لب فرو بسته اند و به وضوح می بینیم که بسیار روشنفکران ایرانی صاحب اثر و کتابهای بی شمار دیگر چند سالی است که اثری را منتشر نمی نمایند! چراکه امروز چراغ نشریات روشنفکری و فرهنگی یکی پس از دیگری خاموش می شود! چرا که با تاسف بی شمار امروز تیراژ کتابهای مرجع ما از افغانستان هم در حال نزول است! و هزاران چراهای دیگر که البته علتش را هم باید در عملکرد همان روشنفکرنمایان ابن الوقتی که شرحش را آورده جست.
فهم امیرکبیر که هرچه ایران و ایرانی می کشد از جهل است.اکنون بیش از هر زمان دیگری درک می شود  اما این جهل اینبار نه با تاسیس دارالفنونی دیگر دوا می شود و نه با تحولی در آموزش و پرورش و نه با ایجاد دانشکده و دانشگاه بدست پروفسور حسابی دیگر، که با دست همان عامه ای باید صورت گیرد که سالهاست از شنیدن کلام روشنفکران اصیل و درد شناس محروم نگه داشته شده اند و آن شناختن خویش و رسالت خویش برای آبادی و آزادی خود و مملکتشان است.
این همان اتفاقی است که اگر نگوئیم افتاده در حال شکل گرفتن است! چراکه روشنفکری در جامعه امروزی ما دیگر تبدیل شده به یکی از مواد قانون مجازات اسلامی و اتهامی است البته سنگین برای محکومیت در دادگاههای ایران!
به عنوان مثال فراموش نکرده ایم که در همان ایام بازداشت و محاکمه دکتر آغاجری بود که خبرهایی موثق می رسید کیفرخواست آغاجری را به سفارش قوه قضائیه تیمی مرکب از غلامعلی حداد عادل، صادق لاریجانی، شهریار زرشناس و رحیم پورازغدی نگاشته اند و وی را به اتهام روشنفکری مستحق اعدام دانسته بودند!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟