وقاحت که ته ندارد ؟
سعید حجاریان را همه می شناسیم چه آنها که در پیش از انقلاب دستی بر آتش مبارزه داشتند و چه آنها که در کوران انقلاب بودند و چه آنها که مثل او بازنشستگان این انقلابند .
سعید حجاریان هر چند که سالها در مشاغل امنیتی و استراتژیک نهادهای جمهوری اسلامی فعالیت نموده اما بیشتر نمونه و مدل نسل مدیران و تئوریسنهای مطالعات سیاسی جوان بعد از انقلاب هست و دست آخر در بهار مطبوعات گرچه پیشتر نیز کمابیش با مطبوعات ارتباط داشت اما با "صبح امروز" که بی شک یکی از عالیترین روزنامه های دوران اصلاحات بود خود به صحنه مستقیم مطبوعات آمد تا که "آقا سعید زحمتش را کشید "* و در مقابل شورای شهر ترور گردید .
خشم و انزجار خشک مغزان جمهوری اسلامی نسبت به سعید حجاریان نکته تازه ای نیست این خشم نه به این روزها مربوط است و نه به راهبری و تئوریزه کردن دوم خرداد است و نه حتا به فعالیت او در وزارت اطلاعات و نهاد اطلاعات نخست وزیری و دشمنی دیرینه او با امثال سعید امامی ها .
این کینه و دشمنی نه با او که با همه نسل انقلابی نازی آبادی ها از همان زمانی شکل گرفت که در کوران مبارزات قبل از انقلاب اینان ابتدا شریعتی را محور مبارزه قرار دادند و بعدتر نسلی شدند که خط امامی نام گرفتند و همینها که بقول آیه الله خمینی عرضه اداره کردن یک نانوایی را هم نداشتند در حاشیه بودند ، اما در بعد از فوت آیه الله خمینی همان حاشیه نشینان و خشک مغزان که اسلامشان بقول آیه آلله خمینی اسلام خشکه مقدسی بود به صحنه آمدند و از دل همان کینه نبرد حاشيه عليه متن را به وجود آوردند .
مغز تئوریسین اصلاحات سعید حجاریان ، نازی آبادی توسط سعید دیگری از همان حوالی نشانه گرفته شد و اینگونه خشک مغزان نشان دادند که در نبر نابرابرشان حتا از جنگ و حذف خیابانی هم ابایی ندارند .
حجاریان در بعد از آن ویلچر نشین شد و حتا برای تکلمش هم مشکل پیدا کرد و این داستان نخ نما شده و تلخ جمهوری اسلامی است ، کسانی که اسلحه و موتور به سعید عسگر دادند تا او حجاریان را بکشد همانهایی هستند که طپانچه به محمد عبد خدایی دادند ، حجاریان ویلچر نشین شد و دکتر فاطمی شهید اما عبد خدایی و عسگر هر دو همچنان در خدمت تحجر هستند برای عبد خدایی حجره دیگری در بازار گرفتند و برای عسگر حتما موتوری جدیدتر .
حالا حجاریان و خیلی های دیگر از هم حزبان و هم اندیشان او در زندان هستند ، جالب آنکه آنها درست در روز های بعد از انتخابات دستگیر شدند و محبوس شدند اما جرمشان هدایت آشوبهای بعد از انتخابات هست !
حجاریان از جمله کسانی بود که نشان دادن چهره و صدایش در صدا و سیما ممنوع بود و حتا زمانی که وی مشاور رئیس جمهور و یا نائب رئیس شورای شهر تهران بود هیچگاه تصویرش از تلویزیون پخش نمی شد تنها در روزهایی که همه گمان بر آن داشتند که بزودی حجاریان در بیمارستان بر اثر آن گلوله ها کشته می شود ، همان زمانی که ناگهان در کیهان شریعتمداری، سعید حجاریان مرتد، شد برادر سعید عزیز ! تصاویری از او را در اخبار نشان می دادند که مقامات جمهوری اسلامی به عیادت وی رفتند او هم بر تخت آرمیده است .
حالا از آنجا که بقول مسیح ، راه حضور اصلاح طلبان در تلوزیون فقط از زندان می گذرد (+) حجاریان را که پس از هفته ها زندان و رنج ها و تهدیدها و شکنجه هایی که تحمل کرده، آراسته اند و بزکش کرده اند و آورده اندش تا به عنوان میهمان در برنامه ای به اصطلاح کنفرانس به آسیب شناسی اتفاقات در بعد از انتخابات بپردازد .
صرفنظر از این نمایش و شو تلویزیونی وقیحانه ای که مدتهاست در تلویزیون حکومت جمهوری اسلامی باب شده است نمایش ناراحت کننده سعید حجاریانی است که بروی ویلچر نشسته و با آن تکلم آنچنانی اش خشک مغزان سیگنال می دهند که می کشیم و در زیر تابوت کشته شده هم می آئیم ودر مجلس ختمش هم شرکت می کنیم ، ترور می کنیم و به نمایش همه هم می گذاریم وقاحت که ته ندارد !؟
* در دادگاه ضاربان حجاریان وقتی قاضی از متهم ردیف دوم سئوال کرد کدامتان ضارب بودید گفت خدا قسمت نکرد کار من باشد و آقا سعید زحمتش را کشید ! همانروزها همه دادگاه محاکمه ضاربان را مجلس مجددی برای ضربه و حمله به پیکر نیمه جان سعید حجاریان می دانستند .
نظرات