رفیقان می روند نوبت به نوبت ...

این روزها نمی دانم در سرزمین مادری چه می شود و چه بر سر آزادگانش می رود که یکی پس از دیگری می روند همین چند روز پیش بود که عزای مهران را گرفته بودیم و امروز با خبر رفتن احمد ...
بسیاری می دانند و تاریخ نیز خواهد دانست احمد از آنانی بود که از روز اول اصلاحات و تا آخرین روزهای احتضار اصلاحات ثابت قدم بود و حتی در روزگارانی که همه مدعیان اصلاح طلب ساکت شده بودند او حتی به ضرب مجتمع قضایی کارکنان دولت که بارها و بارها چه به عنوان معاون مطبوعاتی ارشاد و چه به عنوان نماینده مجلس و چه روزنامه نگار بدانجا احضار شده بود ساکت نشد و برای جامعه مدنی ایران تلاش کرد و تلاش کرد تا که کشتی اصلاحات را درگل نشسته دید و این روزگاران که می بینیم بسیاری از دلسوزان و دولتمردان حتی برای بدست آوردن کاندیداتوری مجلس هم حق ندارند آنقدر بغض را فرو خفت تا که که آن قلب بیمار بیش از این تاب نیاورد و رفت .
رفیقان می روند نوبت به نوبت خدایا نوبت ما کی خواهد آمد !
بر سهام الدین و همسر گرامی اش و بر همه جامعه مدنی ایران تسلیت !
مجلس ختم:
چهارشنبه 17/11/86از ساعت 16الي 30/17در مسجد نور واقع در ميدان فاطمي
مراسم شب هفت روز جمعه 19/11/86از ساعت 30/15الي17در مسجد جامع فاطميه
نظرات