چه کسی بود صدا زد سانسور ؟


ندا آقا سلطان که بر زمین افتاد و در کف خیابان به ضرب گلوله ذوب شدگان ولایت جان داد تا چند ثانیه قبلش فقط ندا بود، ندا آقا سلطان،نامی بود در میان نام‌ها در میان هزاران ایرانی بی نام و نشان که برای یافتنشان شاید باید سال‌ها بگردی تا بیابی آن‌ها را نه سیاستمدار بود نه تئوریسین نه روزنامه نگار و نه روشنفکر هیچ چیزی و هیچ کسی نبود الا یک تن! یک فرد، یک نام و یک رای، رائی که گمشده بود، دزدیده شده بود واو دردش آمده بود و همین او را به خیابان کشاند فریاد زد و جوابی جز چند گرم سرب داغ در نیافت، به زمین که افتاد، جان که داد شد ندای همه ایرانیان و آزادیخواهان و دیگر یک نام نبود که نام همه شد نام همه آزادیخواهان!
همان زمان خیلی‌ها سعی کردند از آن ندای بی نام و نشان داستان‌ها بسازند و او را جزو گروه و قبیله خودشان بنامند از سبز و سرخ و آبی گرفته تا آن مریم رجوی عکسش را در آغوش گرفتند و با عکس او عکس یادگاری گرفتند اما واقعیت چیز دیگری بود ندا چیزی و کسی نبود جز یکی از دختران سرزمین ما با خصوصیات و علائق و زندگی‌ای که هیچ فرقی ندارد با دخترکان دیگری با اسم‌های دیگر!
همان زمان وقتی مثلاً عکس‌های ندا از سفر ترکیه‌اش منتشر شد یا عکس‌های آخرین جشن تولدش خیلی از گنگ مغزان رگ گردن برآشفتند که چرا این عکس‌ها منتشر می‌شود، این‌ها شخصیت این اسطوره را زیر سئوال می‌برد!
بله از نظر آن‌ها ندای خوب ندای شهید است! و ندای شهید نباید کیک تولد فوت کند، نباید بروی تاب عکس بیندازد، نباید دوست پسری داشته باشد، نباید سوار قایق باشد و بخندد! ندای خوب فقط باید کف خیابان جان بدهد!
و این داستان انگار تمامی ندارد!
و عجیب‌تر آنکه همان‌هایی که دیروز عکس‌های فتوشاپی و سانسور شده خبرگزاری فارس را به سخره می‌گرفتند و از تحجر فکری آنان سخن می‌راندند، همان‌هایی که پوشاندن پای زنان کره شمالی و سینه خانم اشتون را در بوق و کرنا کرده بودند خود نیز در بیرون از مرزهای ایران انگار هنوز نتوانستند از آن چارچوب‌های فکری تعصبات نخ نما شده رهایی یابند وهمانی می‌کنند که بقول خودشان «امنیتی‌های خبرگزاری فارس» می‌کنند!
نهال سحابی، که او نیز تا دیروز دختری بود از دخترکان سرزمینمان و امروز نامی است هم قطار ندا و سهراب و ترانه و ...مثل ده‌ها و صدها دختر دیگر زندگی را دوست داشته، زندگی کرده، عاشق شده و در کوچه و خیابان‌های همان شهر زندگی را زندگی کرده حالا چرا باید او را نیز در هاله ای بگذاریم که خودمان دوست داریم؟
انگار هنوز خیلی مانده است تا همه یاد بگیریم سانسور بد است و این بد بودن هم برای تیغ وزارت ارشاد است و هم برای کسانی که مثلاً روشنفکران ما هستند ...

سانسور درون مرزی



و سانسور برون مرزی  

نظرات

‏ناشناس گفت…
جناب ابراهیمی عزیز قسمت اول صحبتهاتون در مورد ندا رو قبول دارم. اما این یه عکس خانوادگیه. عکسی نیست که قرار باشه همه ملت تو اینترنت ببینند. اصلا با اینچنین هدفی هم گرفته نشده. از نظر شما اگر عکس ایشون با تاپ و شلوارک در یک میهمانی خانوادگی هم پیدا بشه باید توی سایتها گذاشت و چاپ کرد؟
سایت روزآنلاین دیده که اون قسمت پیداست و برای احترام به حریم خصوصی ایشون و خانوادشون سانسور کرده والسلام.
همه چیز رو با هم قاطی نکن عزیز دل برادر
‏ناشناس گفت…
afarin be in khanandehye aziz.

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟