سخنی با دکتر خزعلی


دکتر مهدی خزعلی در وبلاگش مطلبی نوشته است  خطاب به فرزند شهید هاله سحابی با مضمون «سخنی با فرزند شهید هاله سحابی!» من البته قصد خرده گیری به ایشان ندارم ، ولی نسبت به حافظه تاریخی ایشان مایوس شدم !
ایشان از فرزند داغدار آن شهید تقاضا کرده اند که :« تا دیر نشده رسماً از مراجع قضایی تقاضای نبش قبر و ارجاع امر به کارشناسان منتخب ملت را بنمایند.»

اول توجه ایشان را به شرح ماوقعی که خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی از آن شب دردناک داده اند جلب می کنم که :

« مادر هاله، خانم سحابی که مانند کوه مقاومت می کند، که ما خجالت می کشیم به ایشان نگاه کنیم چون انگاری که گناهکاریم که نتوانستیم هاله را حتی یک روز پس از مرگ آقای مهندس به عنوان امانت حفظ کرده و نگهداریم، گفتند که نمی خواهم بدن دخترم را پاره پاره کنید. بعد دو نفر خانم که پزشک هم نبودند، از پزشکی قانونی آمدند و معایناتی کردند وجواز دفن را صادر کردند ما پرسیدیم که علت فوت چه بوده گفتند معلوم نیست گفتیم شما پزشک هستید و گفتند نه!
 گفتیم پس چگونه می توانید تشخیص بدهید؟ گفتند: بما گفتند بروید فقط نگاه کنید و بیائید!  یک خانمی از دوستان که پزشک هم هست و آنجا بود گفت این حادثه به دنبال این اتفاقات و درگیری پیش آمده است باید ببینیم که قضیه چه بوده است پس شما هم باید اینجا به عنوان پزشک قانونی بنویسید که ماجرا چه بوده است آن وقت بود که ایشان گفتند من که پزشک قانونی نیستم !»

 آقای دکتر ! 
ماجرا کاملا معلوم و مشخص است و احتیاجی به نبش قبر نیست !
تعجب می کنم که هنوز ایشان به این مراجع قضایی امیدوار هستند و می گویند :« تعیین کارشناس را به ما بسپار، ما پزشکان آزاده ای داریم که از مرگ و اخراج و ... نمی هراسند.»
این صحبتها در حالی انجام می گیرد که در همین مملکت پیکر «شهید عزت ابراهیم نژاد» را همین پزشکی قانونی تکه و پاره کرد و نظر کارشناسی هم داد ! قاتلش را هم همه می شناسند، دادگاه انقلاب اسلامی قاتل عزت ابراهیم نژاد را بازداشت کرد و بعد از سه روز وقتی دید پدرش نماینده ولی فقیه در سپاه و امام جمعه موقت اسلامشهر است با کفالت آزادش کرد و «مهدی صفری تبار» قاتل عزت با یک کپی گواهینامه رانندگی «فرج مرادیان پور» آزاد شدند !

اصلا مگر پیکر «شهیده زهرا کاظمی» را کالبد شکافی نکردند ؟ مگر مشخص نشد که همین آقای سعید مرتضوی که ظاهرا مصونیت پولادین دارند با لگد بر سرشان ضربه زده است و ایشان را مضروب کرده ؟

مگر « ندا آقا سلطان» کالبد شکافی نشد ؟ تازه فیلم و کارت شناسی قاتلش را هم همه مان دیدیم ! اگر خواستید بازهم برایتان می گویم «سهراب اعرابی» چه شد نتیجه پیگیری اش ؟
 «محسن روح الامینی» چه شد ؟ و اگر بخواهم برایتان اسم بیاورم شاید مثنوی هفتاد من شود ...
گفته اید « دم مظلوم همه ملت است» آیا اینها که نام بردم «مظلوم»نبودند ؟
نمی دانم ، امیدوارم آن مطلب را فقط برای تاکیدی بر کشته شدن «هاله سحابی» نوشته باشید و بس وگرنه، اگر هنوز به اجرای عدالت در آن دستگاه قضایی که اتفاقا خودتان هم زخم خورده اش هستید ایمان دارید باید گفت :یاللعجب...

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟