حمزه کرمی و ماجرای نامه اش به هاشمی و خامنه ای



حمزه کرمی را شاید بسیاری بشناسند و چه بسا هم بسیاری نشناسند وی یکی از زندانیان سبز است و البته از آنجا که امروزه زندانیان سبز مشهور و گمنام بسیارند کمی بیشتر درباره ایشان می گویم ؛ حمزه کرمی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس می باشد در سوابق ایشان می شود به حضور بیش از شصت ماه در خط مقدم جبهه ها غرب و جنوب ، فرمانده گردان مسلم بن عقیل لشگر ده سید الشهدا ، معاون عملیات نیروی زمینی و... نام برد آخرین سمت ایشان در سپاه (سال 1368) فرمانده سپاه استان تهران بوده است ، وی همچنین از مشاوران کمیته دفاعی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بوده است .
حمزه کرمی در انتخابات سال گذشته از فعالان ستاد میر حسین موسوی بوده است که در بعد از انتخابات یا بهتر بگویم افتضاحات همانند بسیاری از فعالان این ستاد بازداشت شده و پس از تحمل 70 روز انفرادی و محاکمه ای طبعا بدون حضور وکیل به 16 سال زندان محکوم که در دادگاه تجدید نظر به 11 سال حبس تقلیل پیدا کرده است ، وی همچنان محکوم شده است به انفصال دائم از خدمات دولتی .
کرمی در 24اردیبهشت ماه گذشته با تودیع وثیقه دومیلیارد تومانی توانست برای یکماه مرخصی بگیرد و از زندان موقتا آزاد شود اما در 29 اردیبهشت یعنی با گذشت پنج روز از مرخصی یکماهه اش شبانه به منزلش ریختند و او را به اوین عودت دادند .
علت اصلی مرخصی وی پیگیری وضعیت سلامتی اش بود که موفق به این مهم نشد تا آنکه چندی پیش در سوم مرداد ماه سالجاری متاسفانه وی بر اثر حمله قلبی به بیمارستان طالقانی اعزام شد و در بخش سی سی یو بستری شده است .
حمزه کرمی در خلال این ایام توانسته است نامه ای در بیست و چند صفحه بدست هاشمی رفسنجانی برساند که در آن بقول خودش " شرح مختصری از آنچه که بر وی رفته است را بنویسد " .
وی در آن نامه اعلام کرده است : ...
"سرم را در توالت فرنگی پر از نجاست فرو می کردند تا به داشتن رابطه نامشروع با بستگان آقای موسوی اعتراف کنم ......
مدتها از پا مرا به سقف آویزان می کردند که اعتراف کنم با مهدی هاشمی در صدد اختلاس و ارتشا مالی بودیم ....
به من دستبند قپانی می زدند و مرا بروی زمین می غلطاندند تا اعتراف کنم با مهدی و محسن هاشمی خانه فساد دایر کرده بودیم..."
هاشمی رفسنجانی در بعد از اطلاع از آنچه که بر حمزه کرمی رفته است همه مفاد شکنجه نامه کرمی را در پنج صفحه برای مقام رهبری می نویسد اما ظاهرا طبق روال آنرا بصورت اداری ارسال نمی کند ونامه را شخصا نزد آقای خامنه ای می برد و به او می گوید این نامه را به دفتر شما ندادم، مبادا در پیچ و خم نامه های اداری فراموش و یا گم شود، می خواهم شخصا برایتان بخوانم تا مبادا اگر به دستتان بدهم فراموشش کنید یا بدست یکی از اعضای دفتر و بیت بدهید و به سرنوشت دیگر نامه ها دچار شود. وی تمام مفاد نامه پنج صفحه ای حمزه کرمی را برای رهبرمی خواند و بعد می گوید : حمزه کرمی را هر دو می شناسیم و در صداقت و مجاهدت وی شکی نداریم ، خود شما در خلال هشت سال جنگ بارها با ایشان به مناطق جنگی می رفتید و می دانید که انسانی نیست که حرف کذبی بزند نمی دانم هنوز هم اعتقاد دارید اعترافهای یک سال اخیر زیر شکنجه اخذ نشده است!؟
پس از آن آقای خامنه ای می گوید نامه را بدهید حتما می دهم به اعضای شبکه و بیت تا پیگیری کنند که آقای هاشمی می گوید با عرض معذرت من به نمایندگان شما اعتماد ندارم، اجازه دهید من هم یک نفر نماینده تعیین کنم تا هر دو با هم این موضوع را تحقیق و تفحص کنند ، که خامنه ای می گوید کسی را انتخاب می کنم که مرضی الطرفین باشد و محسنی اژه ای را مسئول تحقیق این مسئله می نماید .
محسنی اژه ای نیز چند بار در اوین و محل دیگری با کرمی دیدار می کند و جزئیات و نامها و تاریخها را از وی می پرسد و دیدار بعدی و نهایی را با کرمی به چند روز بعد موکول می کند که در خلال این ایام کرمی از سوی بازجویان و مسئول پرونده مجددا به بازجویی فرستاده می شود وپس از آن چه بر وی گذشته است معلوم نیست چرا که با شروع بازجوئی های جدید که در پی آن بودند تا بیابند چگونه نامه را به آقای هاشمی رسانده است وی به حالت اغما فرو رفته به سی سی یو منتقل می شود.
چندی پیش جرس نیز اظهار داشته بود که اصل هردو نامه (نامه مفصل کرمی به هاشمی و نامه هاشمی به خامنه ای ) را در دست دارد و وعده داده است تا  بعد از تحقیق صحت کامل این گزارش از چند منبع متفاوت اقدام به انتشار آن کند .
تلاش من نیز برای بدست آوردن نامه کرمی برای انتشار متاسفانه هنوز به جایی نرسیده است اما در خلال این پیگیری ها یکی از دوستان در تهران اینگونه برایم نوشته است که بدون کم و کاست برایتان می آورم:
" من هم از وضعیت وی مطلعم و نگرانم و شنیده ام که نامه ای برای هاشمی رفسنجانی نوشته است اما برایت مسئله دیگری را می گویم بعد از اینکه حمزه را گرفتند سراغ خیلی های دیگر هم رفته اند شاید باورت نشود سراغ بسیاری از بچه های سپاه هم رفته اند تا بیایند از وی شکایت کنند یا نقطه ضعفی را پیدا کنند خلاصه اونقدر دنبال پرونده سازی براش هستند  جالبه یکی رو آوردند تو پرونده اش که می گویند  سرباز وظیفه راننده کرمی  بوده تو سپاه بعد نوشتند ایشون اعتراف کرده که در اون موقع  بعضی وقتها به باغی تو شهریار می برده کرمی رو برای بساط و عشق و حال ! حالا بعد از این سالها چرا تا حالا این سرباز نرفته جایی بگه و یا چطوری این همه چیزا با شرح تمام وقایع یادشه دیگه خدا عالمه ! "
ظاهرا ماشین اعتراف گیری و دستگاه تواب سازی و شوهای ندامت سخت در پی بی رنگ کردن افشاگری های حمزه کرمی هست که اینچنین بدنبال پرونده سازی و فاسق نشان دادن وی هستند اما در پس این ماجرا یک آشکار می شود که وقتی با زندانیان سرشناس و نام آشنایی چون حمزه کرمی که هنوز بخشی از نظام نیز با وی آشنایی نزدیک و تنگاتنگ داشته اینچنین می کنند با گمنامان و آنهایی که نام و نشان و وابستگی ای ندارند و دستشان هم به جایی نمی رسد چه می کنند ؟
گرچه حمایت از کرمی و کرمی ها اصل انکار ناپذیری است اما زندانیان گمنامی که حتا نام و تعدادشان را هم نمی دانیم آنها را نباید فراموش کرد ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟