فوت فاضل لنکرانی و همایشی که تا نباشی ندانی !

در خبرها خواندید که آیه الله فاضل لنکرانی در محلی ! درگذشتند و به دیار باقی شتافتند ، احتمالا ضایعات این فقدان ، جبران ناپذیر خواهد بود و شاید تا سالیان سال نشود کسی دیگر مثل فاضل لنکرانی پیدا کرد و البته احتمالش هم هست دیگر کسی مثل او پیدا نشود ، عالم فقیه و وارسته ای که در سالهای اخیر یک تنه مثل ریگ بیانیه صادر می کرد وبا ذره بینی خاص همواره مشغول دیده بانی اسلام بود و از کف زدن دانشجویان مثلا در سالگرد دوم خرداد در سال 1378 در ماه محرم را طی بیانیه ای به جهان اسلام تسلیت می گفت و یا رای دادن به ناطق نوری را برای ریاست جمهوری زنده نگه داشتن اسلام دانسته ، همین عالم نورانی و پیرو شیعه علی در حالیکه امت مسلمان و بی نوای ایران در فقر و فلاکت غوطه ورند وبسیارند کسانی که برای سیر نگه داشتن شکم زن و بچه شان کلیه خودشان را می فروشند در بیمارستانی در لندن درگذشتند ، حتما شیر توشیر خبری و اطلاع رسانی در محل فوت ایشان را از سوی خبر گزاری ها خوانده اید اگر ندیده اید اینجا را ببینید اما می دانید چرا ؟ چرا نمی خواستند اعلام کنند که حضرت آیه الله فاضل لنکرانی در لندن ودر بیمارستان کرون ول فوت نموده اند ؟ برای اینکه اینجا را ببینید ! بله همه مسئله اینجاست ، این فقیه وارسته در بیمارستانی بستری شده اند که بطور متوسط هر شب هزار پوند معادل یک میلیون و ششصد هزار تومن هزینه اش بوده است البته این فقط هزینه بستری و بقول معروف پول تخت است ها و باید خرج درمان وعمل هم اضافه بشود ! دیگه خودتان تا تهش رو بخونید دیگه . دوستان از این فوت که بگذریم هنوز در پاریس هستم امروز دومین روز همایش همبستگی برگزار شد و فردا روز پایانی هست ، هنوز برای اعلام نظر و نتایج این همایش زود است و باید ببینیم که آخرش چه می شود البته از برکات این نشست و همایشهاهمیشه این هست که دوستان و رفقای دیده و نادیده را می بینی و این تا الان برایم بهترین رهاورد این نشست بوده است . هوای پاریس لطیف وبارانی هست و جایتان خالی الان در لابی هتل نشسته ام وداشتم به این فکر می کردم که چقدر دیگه باید از این نشست ها وهمایشها داشته باشیم و نسخه بپیچیم و راه کاروسندهای استراتژیک و بیانیه و قطعنامه صادر کنیم تا ایران از شر جمهوری اسلامی خلاص شود ؟ الان ما در حالی داریم اینجا بر سر نوع نظام سیاسی آینده ایران با همدیگر بحث می کنیم که دانشجویان دانشگاه امیر کبیر زیر گیوتین دادگاه انقلاب هستند و زنان و دختران ایرانی به بهانه بیرون بودن تار مویشان سرکوب می شوند و جوانان هم به نام اراذل واوباش مورد مهرورزی آفتابه ای و چک و لگد قرار می گیرند ! . امیدوارم دیگر شاهدبرگزاری هیچ « نشستی » برای آزادی ایران نباشم و همه هر چه باشد « برخواست » باشد و بس !

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟