عليرضا عسگري ، معاون سابق وزير دفاع پناهنده آمريكا شده !

نيمه بهمن ماه سال گذشته عليرضا عسگري معاون آماد و پشتيباني وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در دوران وزارت شمخاني ، (دولت خاتمي) در شهر استانبول مفقود شد ، همان زمان خبري منتشر شد كه تيمي از سازمان مجاهدين خلق وي را ربوده و تحويل نيروهاي آمريكايي در عراق داده اند اين خبر كه با پيگيري هايي سازمان مجاهدين خلق نه تائيدش نمودند و نه تكذيب(فرشته يگانه يكي از اعضاي شوراي رهبري آن گروه ) ، به زودي به فراموشي سپرده شد ، تهران با اعزام تيمي به آنكارا در سفارت ايران هياتي را مسئول پيگيري سرنوشت نامبرده نمود كه با همكاري با ميت " سازمان ملي استخبارات تركيه " مفقود شدن این افسر ارشد سپاه راپي گيرند ، اخبار بعدي حاكي از آن بود كه نامبرده درخواست پناهندگي به چند كشور اروپايي و آمريكا داده است و خانواده اش هم از مدتها قبل كشور را ترك گفته بودند اما به چند دليل آن خبر مردود به نظر مي رسيد دليل اول اينكه خانواده وي در اقدامي كه به نظر مي رسيد مسئولان دولت ايران متولي آن بوده اند با تجمع در مقابل سفارت تركيه در تهران اعلام كردند كه ما در ايرانيم ! و نگران عليرضا هستيم ، و دليل ديگر اينكه معمولا شم اطلاعاتي ايران هر گاه متوجه شود فردي كه زماني درنظام داراي جايگاهي بوده و اكنون مشكوك به مخالفت و معاندت

شده است از همان ابتدا وي را تكذيب مي كنند و اينچنين است كه به نا گاه وي را كه داراي يكي از عاليترين مناصب دفاعي و نظامي كشور بوده را حتي منشي و يا حتي آبدارچي اعلام مي كنند تا اطلاعات و اخبار وي را به نوعي بسوزانند و اورا فاقد ارزش بدانند ، اما اينبار دولت ايران در بخشهاي اطلاعاتي و ديپلماتيك نه تنها وي را تكذيب ننمودند بلكه در عاليترين سطوح وضعيت وي را پيگيري مي نمودند . در همان زمان خبرگزاري فارس كه نزديكترين ارتباطات را به دستگاههاي امنيتي و قضايي كشور دارد براي اولين بار عكسي از وي را منتشر نمود كه به شيوه اي كاملا ابتدايي و آشكار و با استفاده از فتو شاپ تمام ريش وي را محو نموده بود و عليرضا عسگري را بدون ريش و با سبيل در معرض ديد گذاشت ، اين امر جاي بحث و حدس و گمانهاي زيادي را گشود . اكنون و با گذشت بيش از دوماه از مفقود شدن وي و سكوت به يكباره محافل خبري و ديپلماتيك ايران اين گمان تقويت مي شد كه عسگري مفقود نشده است و بر اساس ميل و اراده خود به نقطه اي نامعلوم رفته است و يا درخواست پناهندگي داده است ، البته این موضوع از همان ابتدا حدسش می رفت ، چرا که طبق قوانين جمهوري اسلامي خروج نيروهاي مسلح حتي در پنج سال اوليه دوران بازنشستگي جز با اجازه سازمان حفاظت اطلاعات متبوع آن فرد مجاز نمي باشد و عليرضا عسگري نيز با اجازه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و براي زيارت

حرم حضرت زينب و رقيه در سوريه اجازه داشته است و درسيزدهم دي ماه سال گذشته با رواديد زيارتي و توسط پرواز هواپيمايي ماهان به دمشق مي رود ، اين رواديد كه گذرنامه زيارتي مي باشد و فقط براي يكبار سفر و در زماني معين آنهم به اماكن زيارتي همچون عتبات عاليات عراق و سوريه و مكه مكرمه مي باشد طبيعتا براي استفاده به ديگر كشورها همچون تركيه مجاز نمي باشد و فاقد اعتبار بوده است ، واينكه چگونه عليرضا عسگري در هفدهم همان ماه خود را با اتوبوس و از مرز زميني به دوبايزيد و آنكارا و پس از آن استانبول مي رساند جاي بحث دارد و اصلا اصولا وي در تركيه چه كار و منظوري داشته است ؟ اکنون و پس از مدتها تحقیق از منابع مختلف در ترکیه و ایران برای اولین بار در این مجال برایتان ناگفته های علیرضا عسگری را منتشر می نمایم :

علیرضا عسگری پس از آنكه يك روز در هتلي بنام هتل ارشان در آنكارا اقامت مي نمايد با هدایت فردی بنام " گرین " ( مامور امنيتي سفارت آمریکا در آنکارا ) خود را به دفتر نمایندگی پناهندگان سازمان ملل متحد معرفی می نماید و در خواست پناهندگی سیاسی مي دهد ، پرونده وی بدلیل حساسیتهای مطرح در آن و پیگیریهای سفارت آمریکا و واشنگتن با سازمان ملل ظرف مدت پنج روز بررسی و ضمن موافقت با آن به علیرضا عسگری پناهندگی سیاسی اعطاء و با توجه به پذیرش داوطلبانه دولت آمریکا برای پذیرش وی نامبرده و پرونده اش به استانبول دفتر نمایندگی سازمان اعزام پناهندگان به آمریکا – آی سی ام سی – فرستاده می شود ، عسگری که به مدت چهار روز در هتل هیلتون آنکارا تحت حفاظت و نگهداری دو مامور آمریکایی بود خود را به استانبول مي رساند كه توسط فردي بنام "محمت ایلماز " کارمند محلی آی سی ام سی براي وي در هتل جیران طبق معمول همه پذیرفته شدگان اتاقی رزرو می شود اما هم عسگری و هم ماموران مراقبت وی ترجیح می دهند ی در هتل دیگری با نام هتل مرمره اقامت نماید ، عسگری در بیست وپنجم ژانویه موافقت رسمی اعزام به آمریکا را می گیرد و در تاریخ هفت فوریه نیز استانبول را به مقصد آمریکا ترک می گوید .

علیرضا عسگری کیست ؟
عسگری سرتیپ دوم سپاه و از فرماندهان ارشد ستاد مشترک کل سپاه پاسداران بوده که مدت بیش از سه سال نیز طی سالهای 1370 تا 1373 در نیروی قدس سپاه فرماندهی یگان القادمون ( ستاد مسئول حوزه بالكان ) را بر عهده داشته است ، پس از آن از نيمه سال 1373 به ستاد مشترك سپاه پاسداران رفته و تا پايان سال 1376 دراداره طرح و تجهيزات ستاد مشترك به عنوان مسئول مديريت خريد خارجي فعاليت مي نمايد و با ايجاد دهها شركت و نهادهاي اقتصادي پوششي در داخل كشور و همچنين كشورهاي حاشيه خليج فارس و مالزي و سوئد به تامين نيازمنديهاي نظامي سپاه مشغول مي گردد ، با منصوب شدن علي شمخاني در دولت خاتمي به وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح ، عسگري به معاونت آماد و پشتيباني نيروهاي مسلح آن وزارت خانه منصوب مي گردد ، با توجه به تجارب عسگري اصلي ترين وظيفه و ماموريت نامبرده تامين امكانات و تجهيزات توان موشكي و هوايي نظامي كشور بوده است . عسگري در سال 1379طي توافقي كه با ساپو ( سازمان امنيت سوئد ) انجام شده بود به همراه هياتي براي خريد رادارهای فلدرماوس كه به جهت تامين قدرت موشكي و ضد هوايي نيروهاي مسلح كشور بوده عازم سوئد مي شود و همانزمان عكسهايي از جلسات و ديدارهاي وي سر از مطبوعات كشور سوئد درآورد كه واكنش هر دو كشور را دنبال داشت و اعلام شد صرفا اين ديدار و اعزام هيات نظامي ايران ديداري دوستانه بوده است . عسگري از جمله مشاوران فني شركت كالا الكتريك بوده است كه از جمله اصلي ترين نهادهاي پيگير تكنولوژي هسته اي نظامي ايران مي باشد . اكنون عسگري در آمريكاست و بايد در انتظار باشيم تا زماني كه اين خادم و محرم نظام لب به سخن بگشايد .
پي نوشت :
كساني كه تصاوير اسناد را در ابعاد بزرگتر مي خواهند ببينند به اينجا بروند
فعلا هيچ توضيحي بابت منابع خودم نمي توانم بدهم ، همانطوريكه اولين بار نيز وقتي در نشريه عربي زبان المجله درباره مفقود شدن عسگري گفتم همگان گفتند كه اين شايعه است ، حالا نيز مي توانيد اين پناهندگي را شايعه بدانيد !

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شتر مرغی بنام اکبر هاشمی رفسنجانی

شبهای احیا و احیای ایمان