براي تو كه هنوز هم نشناختمت

آخرين شام با مرتضي ، فردا صبحش مرتضي رفت ... من نفر اول سمت راست هستم ، شهيد قاسم دهقان هم كه در قطعه اي از بهشت
آسماني شد او هم در عكس هست ، يادش به خير
امروز كه با خود حساب مي كردم گيج ماندم و دست آخر با ماشين حساب امتحان كردم باز هم ماندم يعني چهارده سال هست كه رفتي ! يعني چهارده سال از آن روز جمعه ساعت يازده صبح فكه ارتفاع چهارصدو هشتادو شش مي گذرد كه تو رفتي و من جا ماندم ! ، خوشا به سعادتت ، شهادت قسمت ما مي شد اي كاش مرتضي ، چه روزگاري بهم زديم همه مان در بعد از رفتنت .... مرتضي اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي دستي برآر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را از اين منجلاب زندگي بركش ! ... براي ديدن عكسهايي بيشتر از مرتضي آويني به اينجا برويد
مرتضي آويني در يك نگاه :
سيدمرتضي آويني در شهريور سال 1326 در شهر ري به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه‌ي خود را در شهرهاي زنجان، كرمان و تهران به پايان رساند. سپس به عنوان دانشجوي معماري وارد دانشكده‌ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شد. او از كودكي با هنر انس داشت. شعر مي‌سرود، داستان و مقاله مي‌نوشت و نقاشي مي‌كرد. معماري را با علاقه‌ي زياد يادگرفت،‌ ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بنا به ضرورت‌هاي انقلاب آن را كنار گذاشت و به فيلم‌سازي پرداخت. از اولين كارهاي او در گروه جهاد مي‌توان به مجموعه‌ي شش‌روز در تركمن صحرا، سيل خوزستان و مجموعه‌ي مستند خان‌گزيده‌ها اشاره كرد. گروه جهاد اولين گروهي بود كه بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. دو نفر از اعضاي گروه در همان روزهاي اول جنگ در قصر شيرين اسير شدند و نفر سوم، در حالي‌كه تير به شانه‌‌اش خورده بود، از حلقه‌ي محاصره گريخت. يك هفته‌اي نگذشته بود كه خرمشهر سقوط كرد و گروه كه تازه توانسته بود شكل دوباره به خود بگيرد، راهي منطقه شد. آن‌ها در جستجوي حقيقت ماجرا به خرمشهر و آبادان رفتند كه سخت در محاصره بود. توليد مجموعه‌ي «حقيقت» اين‌گونه آغاز شد. كار گروه جهاد در جبهه‌ها ادامه يافت. عمليات والفجر هشت كه شروع شد، گروه ديگر منسجم و منظم شده بود. همين شد كه مجموعه‌ي تلويزيوني «روايت فتح» در همان حال و هوا شكل گرفت و تا آخر جنگ هم ادامه پيدا كرد. آويني مي‌گويد «انگيزش دروني هنرمنداني كه در واحد تلويزيوني جهاد سازندگي جمع آمده بودند، آن‌ها را به جبهه‌هاي دفاع مقدس مي‌كشاند، نه وظايف و تعهدات اداري. روح كارمندي نمي‌توانست در اين عرصه منشأ فعل و اثر باشد. گروه‌هاي فيلم‌برداري ما با همان انگيزه‌‌هايي كه رزم‌آوران را به جبهه كشانده بود كار مي‌كردند... اين‌جا عرصه‌اي نبود كه فقط پاي تكنيك و يا هنر درميان باشد.» با پايان جنگ و در فاصله‌ي سال‌هاي پايان جنگ و تأسيس مؤسسه‌ي روايت فتح،‌ آويني نوعي فعاليت هنري‌ـ ‌مطبوعاتي را تجربه كرد. او در اين دوره به سينما،‌ هنر،‌ فرهنگ واحد جهاني و مواجهه‌ي آن با مسائل مختلف فكر مي‌كرد. حاصل همه‌ي آن فكر كردن‌ها، تحقيق‌ها و مباحثات،‌ نوشته‌هايي است كه از او به جا مانده. تأملاتي در ماهيت سينما كه در فصل‌نامه‌ي فارابي به چاپ رسيد و بعد مقالاتي با عناوين جذابيت در سينما، آينه‌ي جادو، قاب تصوير و زبان سينما و ... كه از فروردين سال 1368 در ماهنامه‌ي هنري سوره منتشر ‌مي‌شد. مجموعه‌ي اين مقالات در كتاب آينه‌ي جادو كه جلد اول از مجموعه‌ي مقالات و نقدهاي سينمايي اوست جمع آوري شد. هرچند آشنايي با سينما در طول مدت بيش از ده سال مستندسازي و تجارب او در زمينه‌ي كارگرداني مستند و به‌خصوص مونتاژ باعث شد كه قبل از هر چيز به سينما بپردازد، ولي فكر‌ها و حرف‌هاي او بيش‌تر از اين‌ها بود. او در كنار تأليف مقالات تئوريك درباره‌ي ماهيت سينما و نقد سينماي ايران و جهان، مقالات متعددي درمورد حقيقت هنر، هنر و عرفان،‌ هنر جديد اعم از رمان،‌ نقاشي، گرافيك، تئاتر، هنر ديني و سنتي، هنر انقلاب و ... تأليف كرد كه بيش‌تر آن‌ها در ماهنامه‌ي سوره به چاپ رسيد. طي همين دوران در خصوص مباني سياسي‌ـ ‌اعتقادي نظام اسلامي وجمهوريت و اسلاميت و فرهنگ و سينماي ديني در مقابله با فرهنگ واحد جهاني و موضوعات ديگر تفكر و تحقيق كرد تا بتواند جواب‌هايي براي همه‌ي سؤال‌هايي كه داشت پيدا كند. اواخر سال 1370 مؤسسه‌ي فرهنگي روايت فتح مجددا بازسازي شد تا به كار فيلم‌سازي مستند و سينمايي درباره‌ي دفاع مقدس بپردازد و تهيه‌‌ي مجموعه‌ي «روايت فتح» را كه بعد از پذيرش قطع‌نامه رها شده بود، ادامه دهد. آويني و بقيه‌ي گروه، سفر به مناطق جنگي را از سر گرفتند و طي مدتي كم‌تر از يك سال، كار تهيه‌ي شش برنامه از مجموعه‌ي ده قسمتي «شهري در آسمان» را به پايان رساندند و مقدمات تهيه‌ي مجموعه‌هاي ديگري را درباره‌ي آبادان، سوسنگرد، هويزه و فكه تدارك ديدند. اگرچه مقارن با همين زمان، فعاليت‌هاي مطبوعاتي او نيز ادامه داشت. «شهري در آسمان» كه به واقعه‌ي محاصره، سقوط و بازپس‌گيري خرمشهر مي‌پرداخت، در ماه‌هاي آخر سال 1371 از تلويزيون پخش شد، اما برنامه‌ي وي براي تكميل اين مجموعه و ساختن مجموعه‌هاي ديگر با شهادتش در روز بيستم فروردين 1372 در فكه ناتمام ماند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟