تا به كي زنجير و زندان !

احمدي نژاد در حالي مي آمد كه وعده داده بود نفت را نان مي كند و بر سر سفره ها مي آورد دولتش دولت كريمه مي شود و مهر ورزي را پيشه مي كند اما امروز وقتي سفره هاي كارمند و معلم و كارگر و ... را كه نگاه مي كني مي بيني كه فقر تنها چيزي است كه در سفره ها فرياد مي شود ! فرياد هم كه بخواهي بزني و يا نان را طلب كني و يا كار را همين دولت مهر ورز با باتوم و گاز اشك آور مي افتد به جانت و سر از نا كجا آبادهاي اوين در مي آوري . آري ، مدتهاست كه همين قصه كوتاه هر روز با رنگ و شكل ديگري توليد مي شود يك روز براي كارگران شركت واحد و روز ديگر براي معلمان و ديروز براي آزاد زنان ، يك روز دانشجويان سركوب مي شوند و روز ديگر زنان و روز ديگر روزنامه نگاران اينجا ايران است مركز سركوبگران ، ايراني كه خيابانهايش نام آدم كشان بر خود مي گيرد وچماقدارانش آنقدر عرصه را براي خود باز مي بينند كه هيچ ابايي ندارند تا در روز روشن در مقابل ديدگان مردم بگيرند و بزنند و ببرند ! ، زندانهايش دانشگاه و دانشگاه هايش گورستان ، گورستانهايش كانون نويسندگان ! اجتماع آرام و زيباي زنان هم مثل تجمع معلمان و هزاران تجمع ديگر به خشونت كشيده شد و همه را يا تارو مار كردند و يا به بند كشيدند ، اين عيدي است كه هر ساله حكومت در روز زن به زنان ما مي دهد سال گذشته در پارك دانشجو و امسال هم در مقابل دادگاه انقلاب ، هنوز هشت مارس نشده ! اما به چه زبان بايد به اين آقايان مهر ورز گفت كه « باور کنید که دیگر با این باطوم ها نمیتوان برخانه اندیشه چنین زنانی سقف زد ومجبورشان نمودتا ارتفاع افکارشان را کوتاه نمایند ، این را من نمیگویم بلکه این درسی است که تاریخ، قصه اش را به گوش جباران پیش از این هم خوانده است » هميشه همين بوده ، اي كاش گوش حاكمان ايران زمين كمي شنوا بود اي كاش صداي انقلاب را محمد رضا پهلوي بجاي آنكه در بهمن پنجاه هفت مي شنيد زودتر شنيده بود و اي كاش همين امروز حاكمان خشك مغز ايران بشنوند صداي اعتراض مردم را اي كاش .....
پي نوشت : دوستان من عازم سفرم به چند كشور بلوك شرق سابق ! مدتي اين مثنوي تاخير خواهد شد كه پيشاپيش شرمنده ام . گزارش لحظه به لحظه بازداشت زنان در مقابل دادگاه انقلاب را هم بخوانيد .

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟