نوارسازان چه کسانی هستند ؟

بیش از سه ماه است که ماجرای فیلمی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی که بازیگر سریال پرطرفداری بود بنام نرگس نقل محافل است و در اینترنت و در مراکز عمومی تهران و شهرستانها متاسفانه فیلم آن دست به دست می گردد ! ، مدتها بود که می خواستم درباره این ماجرا بنویسم و اصلی ترین دلیل آن حس مشترکی بود که با زهرا امیر ابراهیمی دارم و آن انتشار سی دی ای است که اصلا کاری ندارم وی هست یا خیر مسئله اصلی این است که یک فیلمی خصوصی از یک نفر که در جامعه تا حدودی شناخته شده است پخش شده است و امروز دست به دست دارد می گردد و این حس بد درست همان حسی است که من در خرداد ماه سال 1379 وقتی که از مقابل کتابفروشی های جلوی دانشگاه تهران رد می شدم به یکباره شنیدم که آن جوان نوار فروش می گوید کنفرانس برلین ، افشاگری ... می دانستم که مدتی است فیلم سانسور نشده کنفرانس برلین را در خیابانها می فروشند اما ماجرای افشاگری را نمی دانستم از طرف پرسیدم این نوار افشاگری چیه دیگه ؟ که طرف گفت آقا یکی هست به اسم فرشاد ابراهیمی از بالا تا پائین مملکت را گفته ! ... نمی دانم چه جوری حال آن لحظه را برایتان بگوئیم ! تصور کنید فیلمی از اظهارات شما برای رسیدگی و پیگیری در مراکز قضائی و امنیتی تهیه شود و تحویل عالی ترین مقامات امنیتی در کشور یعنی شورای امنیت و شورای عالی امنیت ملی بدهید بعد درست یک هفته بعدش ببینید تو خیابان انقلاب دارند می فروشنش ! و باقی ماجرا را هم که بارها و بارها گفته ام که چه شده است ... قوه قضائیه و جناح راست آنروزها سخت مشتاق بود که ماجرا را «نوارسازی» نام نهد و حتی پرونده نیزبه ناحق بنام «نوارسازان» مشهور شد در حالیکه نه نواری ساخته شده بود و نه ما نوارساز بودیم صرفا اطلاعاتی بود که بنا به خواسته مقامات قضائی و امنیتی درباره حادثه کوی دانشگاه و مرگ عزت ابراهیم نژاد و ترور سعید حجاریان و ماهیت اصلی مدعیان حزب الله در اختیار آنها گذاشته شده بود و حتی تا به آخر هم نه وزارت اطلاعات و نه قوه قضائیه و نه حتی در تحقیقات مفصل دو هیات تحقیق تفحص مجلس هیچ دلیل و شواهدی دال بر اینکه من و یا خانم شیرین عبادی و آقای محسن رهامی حتی نسخه دیگری از آن فیلم را نیز در اختیار داشته باشیم تا بخواهیم آنرا پخش کنیم بدست نیامد اما قوه بی عدل و داد قضائیه گوشش به این حرفها بدهکار نبود و معلوم بود که خواستشان محکومیت و در زندان ماندن من است نه رسیدگی ، در همان ایام هم بود که به یکباره فیلم بازجوئی های متهمان قتلهای زنجیره ای به یکباره از دل دفتر رهبری و شورای عالی امنیت ملی سر از رادیو و تلویزیونهای لوس آنجلسی درآورد ! ، امروز هم دوباره همان ماجراها دارد رقم می خورد اما در بعدی دیگر و ماجرایی دیگر فیلمی که خصوصی ترین رابطه دو نفر را در بر می گرفته سر از کوچه و بازار درآورده و نتیجه اش بازداشت سعید مقدم ویک رسوایی برای زهرا امیر ابراهیمی است ! زهرا امیر ابراهیمی حضورش را در فیلم مذکور تکذیب کرده و سعید مقدم نیز تهیه فیلم را به خواست و رضایت زهرا در زمان نامزدیشان اعلام کرده است( حالا چه شده که تکذیب زهرا مورد قبول واقع شده و دفاع سعید مردود والله اعلم ؟!) اما حرف من امروز این است که در پشت تمام این ماجراها ، ماجرای پخش نوار افشاگری من ، ماجرای پخش فیلم بازجوئی ها و ... وخلاصه ماجرای پخش این فیلم خصوصی که نه یک لحظه و چند دقیقه که در مکان و زمانهای متفاوت ظاهرا گرفته شده است بی شک مافیایی وجود دارد که هم دسترسی دارد به خصوصی ترین زوایای زندگی مردم و هم حاشیه امنی دارد و هم همیشه هیچ دادگاه و محکمه ای آنها را معرفی نمی کند و همیشه با بازداشت و دستگیری و محاکمه چند نفر که خودشان همیشه از قربانی ها هستند سرو ته ماجرا را هم می کشند ! واقعا در پشت همه این نوارها و سی دی ها چه کسی نهفته است ؟ که هم دستی بر اتاق خواب مردم دارد و هم سری در عالیترین نهادهای امنیتی مملکت ؟ آیا وقتی می شنویم که بخشی از آقایان و آقا زادگان حتی از درآمد دختران و زنان خیابانی هم نمی گذرند و در امر صادرات و واردات زنان ودختران به دوبی و از روسیه و اکراین و .. مشغول هستند این تصور که در این فعالیت هم دستی بر آتش داشته باشند مخصوصا که درآمد کلانی هم در پشت آن می تواند خفته باشد تصور دور از انتظاری نخواهد بود ؟ پی نوشت : اول اینکه این خواهر بسیجی را ببینید! دوم هم دوستان من برای مدتی ظاهرا درگیر خواهم بود اما قولی که در رابطه با مطلبی درباره قتلهای زنجیره ای داده ام هنوز پا برجاست و خواهم نوشت .

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟