فرهنگ اصطلاحات عجیب سیاسی چاپ فرج سرکوهی !

از عجایب این دوره زمانه ای که ما زندگی می کنیم این است که کوتوله ها روشنفکر شده اند و روشنفکرها مجنون ، مجنونها سیاستمدار شده اند و سیاستمدارها خانه نشین و همین طور بگیر و برو جلو . هر کس اگر چهار تا کلمه قلمبه سلمبه بلد باشد که کسی از آنها سر در نیاورد کارش ردیف است و با گفتن آن حرفهای عجیب و غریب همه می گویند احسنت ! این مخه خیلی می فهمه ببین چه روشنفکر برجسته ای است ! اینجاست که من بارها و بارها گفته ام روزگار ما روزگار مسخره احمقهاست ، چرا که می شود در این روزگار بنام دفاع از خون کشته شدگان در زندانهای بی نام و با نام جمهوری اسلامی لگد پراکنی کرد به بازماندگان آن کشته شدگان و پاسداشت آنها را با جاسوس و خیانت پیشه نام نهادن ایدئولوژی آنها برگزار کرد ! می شود بنام مبارزه با جمهوری اسلامی اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به باد فحاشی گرفت و قافیه که تنگ می شود باز شروع کرد به حرفهای عجیب و غریب زدن ! و گفتن : « فراروایت های بزرگ بینش های ایدئولوژیک، کلی و مطلق گرائی است که در غرب از بستر فلسفه کلاسیک آلمان در قرن نوزدهم برخاستند و با فدا کردن فردیت و آزادی های فردی آدمی، با نگاه و شیوه ائی توتالیتر و با ادعای در دست داشتن انحصاری حقیقت مطلق مدعی تحقق بهشت بر زمین بوده و در سده های نوزده و بیست میلادی توان آن را داشتنتد که میلیون ها انسان را در سرتا سر جهان بسیج کنند. این تعریف رایج و پذیرفته شده مکاتبی چون کمونیزم، ــــ و نه همه ی جنبش سوسیالیستی و چپ ـــ را نیز در بر می گیرد. حکومت اسلامی در جهان اسلام و برخی فراروایت های محلی چون جامعه بی طبقه تولیدی یا مدینه النبی رفرمیست های مذهبی را نیز می توان در این تعریف گنجاند. با فروپاشی شوروی آخرین فراروایت جهان گیر در تحقق خود نفی شد. نفی کمونیزم، ــ و مشتقاتی چون لنینیزم، استالینیزم و مائوئیزم ــ اما به معنای نفی همه گرایش های جنبش سوسیالیستی و چپ نیست. جنبش سوسیالیستی و چپ پیش از مارکس و انگلس و لنین وجود داشته و پس از آن ها نیز به حیات خود ادامه می دهد. نقش موثر، خلاق و سازنده احزاب سوسیال دمکرات و اتحادیه های کارگری در اروپای غربی در تبدیل اقتصاد بازار آزاد به اقتصاد اجتماعی بازار و تحقق مکانیزم های گوناگون عدالت اجتماعی از سوئی و رنسانس روایت دیگری از چپ در آمریکای لاتین از دیگر سو تداوم و سرزندگی جنبش سوسیالیستی را نشان می دهند . سوسیال دموکرات ها و اتحادیه های کارگری اروپای غربی راه خود را از کسانی که نظریات مارکس را به ایدئولوژی بدل کردند، از جمله لنین و استالین، جدا کرده، تحولات مهمی را سبب ساز شده و دستآوردهای مهمی چون نظام حاکم بر سوئد و آلمان را تحقق بخشیدند. چپ آمریکای لاتین بر پشتوانه چپ نو دهه های ۶۰ و ۷۰، بخشی از جنبش چریکی آن روزگار و بخشی از چپ سنتی متحول شده، چشم اندازهای تازه ائی را خلق کرده اند. احزاب چپ اروپای غربی در تلاش خلق چشم اندازهای نو هستند. جنبش قدرتمندی که با الهام از مفاهیم چپ علیه جهانی شدن به روایت سرمایه مبارزه می کند، دستاوردهای مهمی را به بار آورده است. این همه سرزندگی و حیات خلاق جنبش چپ و جنبش سوسیالیستی را نشان می دهد . پایان فراروایت های بزرگ، فروپاشی بلوک شرق و حذف مکاتب ایدئولوژیکی چون کمونیزم، لنینیزم، استالینیزم و مائوئیزم گرچه تجربه ائی دردآور و برای برخی آزار دهنده بود اما جنبش سوسیالیستی را از قید دگماتیزم و ایدئولوژی رها کرد . پایان فراروایت های بزرگ پایان جنبش سوسیالیستی و چپ نیست مگر آن که گرایش مطلوب خود را تنها تجلی چپ به حساب آورده و نقد و انکار آن را نقد و انکار همه گرایش های چپ ارزیابی و دیگر گرایش ها را چون گذشته به انحراف به سوی لیبرالیزم، خرده بورژوازی و چه و چه و چه متهم کنیم. در چند دهه اخیر جنبش چپ آمریکای لاتین نقد گذشته را تا نقد بینش ها و مفاهیم پایه ائی پیش برد و مفاهیم و سیاست های نو و راهگشائی خلق کرد. کدام سیاست و مفهوم پایه ائی نو را می توان حاصل نقد چپ سنتی ایران از گذشته خود دانست؟» اینجاست که باید قبل از هر چیز در انتظار چاپ فرهنگ اصطلاحات و کشکول فرج سرکوهی بود ! من پیشتر نیز درباره فرج سرکوهی گفته بودم و این پرسش هنوز برجاست که آقای سرکوهی عزیز کسی که در خانه شیشه ای نشسته است نمیتواند به خانه دیگران سنگ اندازی کند ، کسی که به اسم زندان و زیر شکنجه بودن در خانه امن رفیقه اش روزگار گذرانده است حق ندارد بنام زندانی سیاسی خونبهای جان باختگان زندانهای جمهوری اسلامی را بستاند ، کسی که سر در سیاست ظالمانه سرمایه داری دارد و پابوس مدینه فاضلانه آمریکایی است و جنبش چپ را جنبشی خائنانه می داند پس باید که در عقل وی شک نمود و به او یادآور شد که همین عمو سام جنابعالی است که هشتاد درصد را در دنیا در فقر و فلاکت نگه داشته است و فقط بیست در صد را مشمول حیات می داند و باقی را به سوی ارتجاع و بربریت گسیل می دارد ! همین نظام سرمایه داری است که بنام دموکراسی بالکان را تکه تکه نموده و بنام مبارزه با بلوک شرق افغانستان را بدست طالبان بخشید و بعد بنام مبارزه با تروریست افغانستان را به اشغال درآورد همین سرمایه داری است که امروزه در پیش چشم همه بیش از هفتصد هزار انسان را قربانی اشغالگری خویش در عراق نموده و نفت و تمام ذخایر عراق را به یغماء برده ! راستی آقای سرکوهی عزیز نباید گفت این آمریکای شما چه مهره ماری دارد که این همه کشته و غارت نموده و باز عزیز و محبوب القلوب شما و امثال شماست ؟ و حزب توده و فدائیان خلق اکثریت و اقلیت و چپ های مذهبی و غیر مذهبی وهمه و همه که در برابر زیاده خواهی های غرب و سرمایه داران ایستاده اند جاسوس و خائن و جیره خوار و بزدل هستند ! اگر ظلم و جنایت و کشتار محبوبیت می آورد پس چه فرق است با جمهوری اسلامی و آمریکا و نگفته اید در مانیفست ارجمندتان که چرا باید در رثای کشته شدگان زندانهای جمهوری اسلامی سر به دامان آمریکا گذاشت و گریست ؟ چرا و هزاران چراهای دیگر ای وای از این روزگار مسخره بی قاعده ! پی نوشت :
حتما تا بحال فیلم برخورد وحشیانه پلیس آمریکا را با یک دانشجوی ایرانی را دیده اید ؟ ببینید چند سئوال اینجا مطرح است : اول اینکه ایشان اگر کارت همراهش بوده است چرا کارت را نشان نداده است ؟ و دوم هم اینکه اگر همراهش نبوده است چرا مطابق قوانین اونجا کتابخانه را وقتی انتظامات دانشگاه به ایشان تذکر داده اند ترک نکرده است ؟ اینها تماما برمی گردد به وظایف ایشان اما فارغ از تمام حق دادنهای نژاد پرستانه به این دانشجوی ایرانی که وی اصلا بیگناه بوده است و هیچ تخلفی نکرده است ! که باید قبول کنیم تخلف کرده نباید ذهن خودمان را با اینکه دانشجوی ایرانی مقصر بوده است و تمام مشغول کنیم پلیس غلط کرده که با شوک الکتریکی به جان یک دانشجو که تهدیدی برای کسی نیست و مقاومتی هم نمی کند بیفتد اینها دو مسئله متفاوت است . مگر همین دیروز نبود که همه ما داد و غار می کردیم چرا انتظامات و پلیس دیگر دانشجویان را به دانشگاه تربیت مدرس راه نمی دادند که بروند سخنرانی فکر کنم ابراهیم یزدی را گوش کنند ؟ اینجا پلیس تخلف کرده است و باید این تخلف محکوم شود ! اگر خواستید و یه ذره همت هم داشتید زنگ بزنید به دفتر رئیس دانشگاه و این عمل وحشیانه را محکوم کنید اینم شماره تلفن اونجا : 0013108252151 اگر هم خواستید که میتوانید میل بفرستید ولی فکر می کنم تلفن بهتر باشد ! فیلم واکنش دانشجویان هم نسبت به این مسئله دیدنی است ببینید ! اینم فیلم صحبتهای وکیل این دانشجو چند عکس هم از واکنش دانشجویان دانشگاه یو سی ال ای نسبت به این ماجرا هست که ببینید از همه این حرفها که بگذریم باز خوبه کار به همان شوک الکتریکی دادن ختم شده است و نزدند دانشجو را در روز روشن و پیش چشم همه بکشند ! راستی جمهری اسلامی که بلافاصله بعد از این واقعه خواست از آب گل آلود ماهی بگیرد و تمام سیاستهای آمریکا را زیر سئوال برد و دشمن را محکوم نمود چرا در برابر کشته شدن آن دانشجوی بیگناه سبزواری به ضرب چاقوی یک بسیجی دانشجو البته چاقو کش هیچ واکنشی تا بحال نشان داده و خفقان گرفته ؟ فدراسیون دانشجویان مدافع صلح و حقوق بشر اطلاعیه ای داده است که حرفهای خوبی در این مورد زده ، بخوانید اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت در رابطه با قتل یک دانشجو در سبزوار هم خواندنی است

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟