جهانبگلو زندانی شد ! ، هلالی هم مقدس ! بادابادا مبارک بادا روز وبلاگ

Image and video hosting by TinyPic

این هم مشت محکمی بر دهان ضد انقلاب بازم بگید روحانیت به درد دل مردم و مخصوصا خانمهای جوان بی توجه هستند

جهانبگلو زندانی شد رامین جهانبگلو پس از گذشت چهار ماه انفرادی بالاخره آزاد شد منتها نمی دانم چه بر وی گذشته بود در این چهار ماه که بیشتر از آنکه دلش برای خانواده اش تنگ شود برای ایسنا بیشتر تنگ شده بود! و یکراست از اوین رفت میدان انقلاب و بعد هم ایسنا و بدون آنکه اصلا ازش سئوالی بکنند شروع کرد به مصاحبه و حرفهایی زد که حتما خوانده اید ، حرفهای جهانبگلو فقط زمان لازم دارد اگر فقط ده روز دیگر که مثلا جهانبگلو پایش را از مرزهای جمهوری اسلامی گذاشت بیرون و باز هم گفت که : " رفتم ايسنا که کار خبرنگاران را راحت کرده باشم...در يک ماه اول ملافات نداشتم ...بعد از ۳ ماه توسلول انفرادی برایم تلويزيون و روزنامه آوردند .... برای همه چيز پزشک در آنجا بود... تحت هيچ فشار روحی و روانی نبودم... رفتار دستگير کننده ها خشن نبود... بازجوها بسيار مودب بودند... من تصميم گرفتم خودم کارم را در زندان دنبال کنم لذا وکيل نگرفتم... وضع غذا خوب بوده و کاهش وزن هم طبيعی است... زندانيان ديگر هم دوش و هم توالت داشتند... من قربانی هستم... من خودم تصميم گرفتم اين حرفها را بزنم آنها اعتراف نگرفتند..." آنوقت است که باید به حرفهای جهانبگلو ایمان بیاوریم وگرنه ما که بچه نیستیم و تازه هم که با جمهوری اسلامی آشنا نشدیم ! مایی که روزگاری نامه عزت الله سحابی به خانواده اش را در روزنامه کیهان خواندیم ، مایی که روزگاری مصاحبه ابراهیم نبوی با کیهان را خواندیم و از بس شوهای ندامت و ببخشید امت حزب الله را از تلویزیون دیدیم خسته شدیم باید هم این یکی را هم باور نکنیم بگذاریم حالا فعلا مهر آزادی جهانبگلو خشک شود و ده روزی بگذرد ! ولی فعلا در وضعیت حاضر نه میتوانیم کاسه داغتر از آش بشویم و بگیم نه رامین جان زدنت ، انفرادی بودی و شکنجه ات کردند و الان هم مرده ای منتها داغی حالیت نیست !! خودش می گوید فشاری نبوده واحیانا اینقدر بهش خوش گذشته که نفهمیده کجا هم بوده چون اوینی که حداقل من خودم هیجده ماه انفرادی و کلا چهار سال زندانی بودن را درش تجربه کردم به هیچ وجه با اوینی که جهانبگلو آنجا بوده شباهتی نداشت وی احتمالا هتل اوین بوده نه زندان اوین ! نمی دانم فکر می کنم تازه جهانبگو زندانی شده ، زندانی میان خود و اعتقاداتش و اون چیزهایی که بهش گفتند آزادانه خودت همینجوری برو ایسنا بگو هلالی هم مقدس شد و هاله ای نور دورتا دور او را گرفت سرانجام پس از گذشت یک هفته ودر حالیکه بیش از هشتاد هزار نفر فقط در وبلاگ من فیلم هنر نمایی ایشان با لیدا خانم را دیدند ، نامه ای نوشت که بزرگترین حماقت زندگی اش باید نام گیرد ، اول آنکه در این نامه آب پاکی را ریخت رو دست تمام اونهایی که میامدند اینجا و گلوی خودشان را در کامنتها جر میدادند که من مونتاژ کرده ام واین هلالی نیست و این فیلم دورغ است و ... برید بخونید ببینید ! هلالی در آن نامه با شهامت تمام تائید کرد این لیدا خانم همه کاره همسر خوشبخت ایشان هستند ! منتها گفتند این فیلم خانوادگی بوده و دست های شیطانی و نطفه های ناپاک این فیلم را منتشر کرده اند ! ، دوم هم که در آن نامه اگر احتمالا کاغذ و جوهر کافی برایش فراهم می کردند و او همینجوری ادامه میداد به نوشتن نامه سیاسی الهی شان ، نقشش و وظیفه اش در برابر اسلام از خود قرآن واهل بیت هم فراتر می رفت و اونوقت اصلا اون آقا امام حسین بود که باید برای هلالی مداحی میکرد ! ظاهرا این بار جنسش خیلی خوب بوده چون در آن نامه هلالی یعنی تمام حق و اسلام و مخالفانش هم یعنی تمام باطل و شیطان ، البته ایشان در آخر هم اضافه کرده که حالا حرفهای دیگری هم هست که گذاشتم بروم خدمت رهبر تا بگویم ، امیدوارم فقط حتما اینبار دیگر بتوانند حکم جهاد برای برخورد با بد حجابها و مفاسد اجتماعی را از رهبر بگیرند روز جهانی وبلاگ بعد از روز جهانی کارگر و جمعیت و بتن و قیر و تمبر وهوا ودرو دیوار و ... اینبار نوبت به وبلاگ رسید ! روز جهانی وبلاگ بر تمام بلاگرها و خواننده های وبلاگ مبارک بادا نکته دوستان این مصاحبه کذایی آقای جهانبگلو من را یاد یک کتابی انداخت که اتفاقا در ایران هم چاپ شده است ، اگر وقت کردید حتما آنرا بخوانید ، اعترافات شکنجه شدگان زندان ها و ابراز ندامت های علنی درايران نوين ، نوشته : يرواند آبراهامانيان ترجمه : رضا شريفها‌ چاپ نشر باران

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟