واكنشهاي داخلي و خارجي نسبت به يادداشت من
همانطوريكه انتظار مي رفت نسبت به مطلب " خبري كه در رسانه هاي ايران منعكس نشد!" كه چند روز پيش در همين مجال منتشر شد واكنشهاي بسيار متفاوتي را در داخل و خارج از كشور بدنبال داشت ، ابتدا هاآرتص نسبت به سطري كه در آن به زنده و در ايران بودن ران آراد نوشته شده اشاره كرده و سايت رسمي چهار ديپلمات و بازتاب و خبرگزاري مهر ضمن دادن القابات فراواني به من نسبت به بخش در اسرائيل بودن آن سه گروگان اشاره نموده مضاعف بر اينكه ضمن جعل خبرنيز نموده اند به علت كاملا مشكوكي فردي را كه سال گذشته من در آنكارا ملاقات نموده ام را «روبير مارون حاتم» نام نهاده در حاليكه من گفته بودم: «روبرت » ، اين فرد كه گمان ندارم روبير مارون حاتم باشد در خلال سالهاي 1980 تا 1989 از فرماندهان امنيتي سمير جعجع در حزب كتائب لبنان فالانژيستها در شمال بيروت بوده است كه هم اكنون نيز در كشور فرانسه پناهنده مي باشد . اما مسئله اين پنج گروگان يعني ران آراد ، متوسليان ، موسوي ، اخوان ، رستگار مقدم يك زنجيره بهم پيوسته مي باشند اگر بسياري از دوستان بياد داشته باشند در سال 1377 در كنگره سرداران شهيد جبهه فرهنگي در تهران نيز كه برگزار شده بود من گفتم كه تا حقايق مطرح نشود اين گروگان گيري ادامه خواهد داشت و مسئله آراد به مسئله اين چهار تن بستگي دارد كه البته واكنشهاي بسياري را برانگيخت و همانزمان وزارت امورخارجه از من شكايت نمود ! اما من باز هم مي گويم بايد صادق بود ، نگاه كنيد احمد متوسليان در آنزمان فرمانده تيپ محمد رسول الله سپاه بود با فرمان آيت الله خميني وي مسئول اعزام و استقرار رزمندگان ايراني درلبنان شد ابتدا به سوريه و سپس به لبنان رفت و همه وي را به عنوان يكي از فرماندهان بنام سپاه پاسداران مي شناسيم ، وي در عملياتهاي بي شماري حضور داشت و فاتح خرمشهر بود ، شما حتي يك عكس پرسنلي از وي نمي بينيد كه در هيات ديپلمات باشد چرا جمهوري اسلامي دروغ مي گويد ؟وعنوان مي كند ديپلمات ، ديپلمات ؟ همين پنج سال پيش علي خامنه اي در مقام فرماندهي كل قوا حكم سرلشگري وي را در حركتي آئين وار امضاء نمود و امروز در ايران همه جا متوسليان را بنام سرلشگر مي شناسند در كجاي دنيا رسم بر اين است كه به يك ديپلمات درجه نظامي بدهند ؟ و يا تقي رستگار مقدم يك بسيجي يك رزمنده بوده وي نيز در كنار احمد متوسليان به عنوان يك رزمنده جان بر كف به لبنان آمده و حالا چون بر حسب اتفاق آنروز رانندگي ماشين رابر عهده داشته جمهوري اسلامي همواره مي گويد مشاور فني سفارت بوده !همين دروغ پردازي هاست كه ماجرا را پيچيده تر مي كند ، اين چهار تن درست چند ساعت قبل از حركتشان پيش سيد عباس موسوي دبيركل حزب الله لبنان بوده اند ، در خودروي مرسدسي كه اينها اسير شدند يك دستگاه بي سيم پي آر سي بوده كه متعلق به حزب الله لبنان بوده است ! چرا جمهوري اسلامي مي خواهد با كتمان و قلع حقيقت ماجرا را خاتمه شده بداند ؟ ران آراد در ايران است در اين هيچ شكي نيست اشاره را مستقيم تر ميكنم ران آراد در سال 2000 ابتدا به سوريه و از آنجا از طريق هواپيماي سي 130 ارتش كه در اجاره سازمان هلال احمر بوده به ايران منتقل شده است و دست كم تا آنجا كه شاهد بوده ام تا سال 2002 در منطقه شمال تهران توسط نيروي قدس سپاه پاسداران محافظت و نگهداري مي شد ، وي همچنين در سال 2001 دچار سانحه قلبي شد و بمدت پانزده روز در بيمارستان قلب جماران متعلق به سپاه پاسداران مداوا و نگهداري ميشده است . آن سه تن نيز در اسرائيل هستند و هم اكنون در اختيار شين بث ( اطلاعات ارتش اسرائيل ) نگهداري مي شوند ، هر دو دولت الان سالهاست بر سر موضع هستند و اين وسط فقط خانواده هاي اينها هستند كه چشمشان به انتظار سفيد شده است من واقعا هم براي همسر و فرزند ران آراد دردمندم و هم براي خانواده هاي آن چهار تن كه تعدادي در انتظار جان سپردند و تعدادي همچنان در اين انتظار كشنده مشغول مرگ تدريجي هستند چند سال پيش دولت آلمان در اقدامي در خور ستايش و كاملا انسان دوستانه اعلام آمادگي كرد تا ميانجي بشود و اين گره كور را باز كند اسرائيل نيز الحق و الانصاف اعلام كرده بود با هر خبر خوشي از ران آراد خبر خوشي خواهيد شنيد اما اين ايران بود كه اين مسئله با اهميت را فداي جهالت چند سودجو نمود كه ادامه اين وضع براي آنها مسئوليت هاي نان و آبدار و بودجه هاي ميلياردي مي آورد تا جائيكه در اولين جلسه هماهنگي در ايران در حضور نماينده آلماني « ارنست اورلا» كار به درگيري فيزيكي وليوان و قندان پرت كردن براي همديگر كشيد ! ، من چند وقت پيش در پيامي كه براي همسر ران آراد فرستادم به وي گفتم برود از دولت اسرائيل شكايت كند به خانواده هاي آن چهار تن هم همينرا مي گويم بايد از دستگاه ديپلماسي و اطلاعاتي ايران و يا هر كس كه مسئول است بروند شكايت كنند امروز اين پنج گروگان از نظر دولتهاي ايران و اسرائيل فقط برگهاي آسي هستند كه هر دو طرف نگه داشته اند تا در فرصتي طلايي رو كنند اين دو دولت بيرحم نه به چشمهاي منتظر خانواده ها كار دارند و نه برايشان گذشت بيش از ربع قرن مطرح است جالب اينكه هر دو دولت هم اقدامي مشابه دارند هر از گاهي اسرائيل اعلام مي كند آراد كشته است تا برگ ايراني را بسوزاند و ايران هم هر از گاهي مثل چند ماه پيش در تلويزيون و رسانه هاي خود خبر مرگ آن چهار تن را اعلام مي كند ! هر دو طرف مي خواهند خود را حاكم بر بازي بدانند و اين در حالي است كه آنطرف احمد متوسليان بنا به گفته شاهدي كه در هشت سال پيش وي را در زندان ديده است بروي ويلچر نشسته است و در اين طرف هم ران آراد با سكته هاي قلبي هر روز با مرگ دست وپنجه نرم مي كند ، اين به نظر من بزرگترين مسئله نقض حقوق بشر در منطقه است و هيچ دادگاه و محكمه و سازماني هم بخاطر حساسيت موضوع دخالتي نمي كند ايكاش روزي برسد كه خانواده آن چهارگروگان ايراني در كنار خانواده ران آراد يك جا بنشينند و با هم فرياد بزنند آي آقايان عزيزان ما را بدهيد ، من واقعا به سهم خودم آماده ام تا اين اتحاد را شكل بدهم
نظرات