جمهوري اسلامي و معضل مشروعيت

آیه الله خمینی در مهمترین دلیلشان برای مبارزه با نظام شاهنشاهی و بر چیدن اساس سلطنت گفته اند که :پدران ما حق نداشتند برای ما قانون و تکلیف وضع کنند ! یعنی اینکه حق تعیین سرنوشت از آن انسانهاست در زمان خودشان و برای خودشان .با همین مانیفست بود که پدران و مادران ما یک نظام شاهنشاهی را در ایران با مجاهدت خودشان از پای درآوردندو نظامی دینی را در قالب جمهوری اسلامی بجای آن نشاندند . خوب امروز ما به هیچ وجه به کارآمدی و یا خوب یا بدی هم کاری نداریم . پدران ما در بهار 1358به جمهوری اسلامی رای دادند و به نظامی مشروعیت بخشیدند که مبتنی بوده است بر ولایت فقیه و آن شیوه حکومتی را پسندیدند و خوب تشخیص دادند. اما من و هم عصر و نسل من چه؟چه بسا جوان امروزی نظام خوب دیگری مثلا جمهوری تمام عیار و یا اصلا نه حکومت عدل اسلامی را بپسندد؟ سئوال من این است که جمهوری اسلامی در حال حاضر مشروعیت خود را از کجا بدست می آورد؟ما حتی در قرائت دینی فقها هم داریم که بنیاد و اساس مشروعیت هر حکومتی مبتنی بر دو عامل عمده می باشد:1_مشروعیت مدنی2_مشروعیت الهیمرحوم آیه الله نائینی مشروعیت قدرت سیاسی را در حاکمیت اراده عمومی (ملی) می داند ایشان در بیان حکومت و مشروعیت آن می فرمایند:"حکومت در جامعه بشری یکی از الزامی ترین و ضروری ترین نهادهای اجتماعی است."آیه الله نائینی که البته یکی از اولین فقهای دین حکومتی نیز می باشنددر بیان نظرات حکومت می گویند:"حکومت باید در حفظ شرف و استقلال و قومیت چه آنکه راجع به امتیازات دینیه باشد ویا وطنیه منوط به قیام اماراتشان به نوع خودشان."یعنی آنکه حکومت وقتی مشروع است که هیات کل اجتماع و مردمانش در آن شریک باشند و نسبت به آن رضایت عمومی داشته باشند. و اساسا اینکه حکومت برای این است که نیازهای زندگی داخلی و خارجی یک قوم یا یک ملت که جایگاه معینی بنام وطن دارند را پاسخ گوید.آیه الله خمینی نیز در بدو ورودش در دوازدهم بهمن ماه سال 1357 در بهشت زهرا گفتند که :"من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم من به واسطه اینکه این ملت مرا قبول دارند دولت تشکیل می دهم ."بدنبال آن نیز هنگامیکه دولت موقت و انقلابی ایشان تشکیل گردید در حکم انتصابی مهدی بازرگان نخستین نخست وزیز انقلابی ایران آوردند که :"بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که در طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شد..."همه اینها حاکی از آن است که اساس مشروعیت هر نظامی و نظام جمهوری اسلامی ایران منوط به ملت همان عصر و نظامش می باشد. جمهوری اسلامی ایران که در فروردین سال 1358 به رفراندوم گذارده شده در آن رفراندوم 90843920 نفر شرکت نمودند و جمهوری اسلامی را برگزیدند متعاقب آن هشت ماه بعد قانون اساسی این نظام توسط مجلس خبرگان تنظیم و به تصویب رسانیده شد و مردم در میان بهت و ناباوری دریافتند که این جمهوری مثل همه جمهوری های دنیا نیست ووقتی که این قانون اساسی و در نتیجه دوباره همان نظام به همه پرسی گذارده شد اینبار 14269015 نفر در این انتخابات شرکت نمودند یعنی جمهوری اسلامی در طول هشت ماه حاکمیت خود با 25 درصد کاهش اقبال عمومی مواجه بوده است!از آن سالها و از آن هشت ماه امروزه بیست و چهار سال می گذرد امروز دیگر تمامی شقوق و نهانیات جمهوری اسلامی برای همه چه انانی که به این نظام رای داده اند وچه آنانی که به این نظام رای نداده اند روشن شده است .آیا زعما و حاکمان جمهوری اسلامی که خود را ملزم به وفاداری به اندیشه های امام خمینی می دانند نباید کلام ایشانرا فصل الخطاب خود بدانند و برای بررسی و روشن ساختن مشروعیت این نظام و شیوه حکومتی جمهوری اسلامی تن به قبول همه پرسی و رفراندوم بدهند؟نقطه حل تمام مصائب و مشکلات امروز ایران در رفراندوم می باشد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟