محمد نهاونديان مسافر احمدي نژاد

اکنون گرد و غبارها نشسته است و مسافر کوچولوی لاریجانی و احمدی نژاد از سفر به سرزمین شیطان بزرگ برگشته و الان داره سوغاتی های سفر رابین برو بچه ها تقسیم میکنه ، البته در محافل داخل کشور الان خبر این است که هاشمی رفسنجانی هم برای اینکه از قافله قدرت عقب نمانده باشد وی هم مسافری را روانه واشنگتن کرده تا او هم رایزنی های خودش را انجام بدهد ، اینکه مسافر هاشمی کیست و وی نیز چه ماموریتی داشته هنوز فاش نشده است و باید منتظر ماند اما این مسافران و یا ماموران چه می خواهند و کیستند و چه دستی آنها را افشاء میکند ؟ ... اما این مسافر کیست ؟ محمد نهاوندیان، فرزند حاج جعفر نهاوندیان، بنیانگذار حسینیه زنجانی ها در خیابان شیخ هادی تهران است. حاج جعفر از جمله مریدان شیخ حلبی از بنیانگزاران فرقه حجتیه و از چمله هواداران و مبلغان این فرقه می باشد . محمد ، دوره دبستان را تا سال پنجم در مدرسه جعفری در گذر وزیردفتر گذرانده که در آن ایام، مدرسه شماره یک جامعه تعلیمات اسلامی بود. کلاس ششم دبستان به دبستان علوی رفت و دبیرستان را هم در دبیرستان علوی گذراند. او همچنان هر ساله، در ایام محرم به یاد پدر، حسینیه را در شب های عزاداری و ایام مولودی های برپا می کند و به سوگواری و جشن می پردازد و عمدتا چهره های سرشناس نیز در مراسمهای آن حسینیه شرکت می یابند که آخرین آن مراسم نیمه شعبان سالروز ولادت حضرت مهدی بود که در آن آیت الله مهدوی کنی چهره شاخص و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز در آن به سخنرانی پرداخت . در سال ۵۱ که به دانشگاه پا گذاشت، رشته اقتصاد را برای خود انتخاب کرد و بعد از پایان دوره لیسانس، به تحصیل همزمان برای فوق لیسانس در دو رشته برنامه ریزی شهری و منطقه ای و اقتصاد پرداخت. با اوج گیری انقلاب و مبارزات بر علیه نظام پهلوی بود که دانشگاه را رها نموده و در کنار نیروهای چپ مذهبی مبارزات را پی گرفت و در گروههای مسلح صف و القارعه به مبارزه مسلحانه پرداخت این گروههای مسلح بعدها همگی در اتحاد با هم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دادند . در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از یک وقفه زمانی، در سال ۶۴ به همراه همسر و چهار فرزند خود به آمریکا رفت و در دانشگاه جورج واشینگتن در رشته اقتصاد فوق لیسانس خود را پی گرفت. و تحصیلات در این رشته را تا مقطع دکترا در آمریکا ادامه داد و نهایتا در سال ۷۲ به ایران بازگشت. محمد نهاوندیان البته علاوه بر تحصیلات آکادمیک، دروس حوزوی را نیز گذرانده است. وی پس از پایان دوره دبیرستان، به اصرار پدر ، شروع به مطالعات دروس حوزوی کرده و مقدمات را نزد برخی علما همچون علامه نوری، شهید مطهری و شوشتری گذراند. شرح ابن عقیل را با آقای شوشتری گذراند، علم الحدیث را با علامه نوری و برخی دروس فقه را با شهید مطهری گذراند. همین تقارب موجب این مسئله شد که ارتباطش با مرتضی مطهری تنگاتنگ شود و این ارتباط تا فوت آیت الله مطهری ادامه داشته در همین جلسات درسی و آموزشی بود که فلسفه تاریخ را در جلسات خصوصی با او دنبال می کرد و چندی بعد به این نتیجه رسید که بهتر است با اقتصاد اسلامی بیشتر آشنا شود. همین موضوع مبنای تشکیل شورای اقتصاد اسلامی شد که توسط او و تعدادی دیگر ازبازاریان تهران پایه گذاری گردید. اواخر سال ۵٣ با دکتر مشکات رئیس وقت دانشکده اقتصاد تهران صحبت هایی بنا به پیشنهاد آیت الله مطهری انجام می دهد تا درس اقتصاد اسلامی در دانشکده برقرار شود. با این حال جلسات بین دکتر شهید بهشتی، باهنر و استاد جعفری ابتدائا در مسجد هدایت تهران برگزار شد تا اینکه مدتی بعد دکتر نمازی و صالح خو که آنها نیز تحصیلکرده آمریکا بودند، به جمع این افراد اضافه شدند. به این ترتیب، بود که حضور وی در میان فعالان و پایه گذاران انقلاب اسلامی تثبیت شده ارتباطات وی با شهید مطهری بیش از گذشته شد و به آیت الله مفتح و حتی سید علی خامنه ای نیز در همان سالها کشیده شد تا آنجایی که حتی وی نیز در سالهای 56 و 57 در مساجد هدایت و لرزاده تهران که از مساجد اصلی و پایگاههای مبارزه با نظام سلطنت بوده سلسله سخنرانی های در باب اقتصاد اسلامی و جامعه توحیدی به انجام می رساند ، در همین فعالیتها بود که نهایتا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و بعد از بهمن 57 بود که مطهری او را می خواهد و می گوید جلسات اقتصاد اسلامی را دوباره راه اندازی کند. چرا که اکنون نیاز به این جلسات بیشتر از گذشته است. پس از آن بود که وی بلافاصله در شورای خبر صدا و سیما مشغول به کار شد.اما اختلافات وی با صادق قطب زاده رئیس سازمان صدا و سیما بر سر مدیریت اسلامی در صدا و سیما نهایتا منجر به آن شد که وی خیلی زود، این سازمان را ترک کند. در همان ایام دکتر صدر که وزیر بازرگانی در دولت موقت بود، او را به این وزارتخانه دعوت کرد و وی مسئولیت روابط عمومی را در آن وزارتخانه برعهده گرفت. بعد از واقعه هفتم تیر، ۲۶ ساله بود که بدلیل شهادت باقر رضایی در سرچشمه تهران وی به معاونت هماهنگی وزارت بازرگانی رسید و پس از آن هم معاونت طرح و برنامه وزارت را برعهده گرفت. اما نوع نگاه وی به اقتصاد انقلابی تر از آن بود که بتواند حتی در آن جو انقلابی حاکم بر وزارتخانه دوام بیاورد و همانند گذشته اختلافات بالا گرفت و آنجا نیز نماند . این آخرین سمت اجرایی وی بود و مسئولیت را رها نمود و به قم رفت تا تحصیلات اسلامی خود را تکمیل کند. دو سال بعد از این هجرت اسلامی وی بود که در سال ۶۱ حوزه نیز ظاهرا نتوانست وی را اقناع کند اینجا بود که در حالیکه در اوج و کوران جنگ ایران و عراق در حالیکه وی همچنان بر روحیه اسلامی و شهادت طلبی خود در جامعه اسلامی اصرار داشت بجای رفتن به جنگ همانند بسیاری دیگر از آقایان و آقا زادگان به آمریکا رفت و مبارزات را پی گرفت ! ایشان در واشینگتن موسسه ای تاسیس کرد به نام تحقیقات و اطلاعات اسلامی که توانست با چهل مرکز اسلامی آمریکا ارتباط برقرار و زمینه همکاری بین آنها را فراهم کند. حاصل این همکاری شورایی بود به نام شورای همکاری اسلامی. این شورا یک دبیرکل انتخاب کرد و یک هیات اجرایی. این هیات اجرایی هر ماه در یکی از ایالت ها تشکیل جلسه می داد. در یکی دو سال آخری که او در آمریکا به سر می برد، تلاش کرد فعالیت های فرهنگی و آموزشی را فعال تر کند نهایتا وی در حدود ٨ سال در آمریکا زندگی وفعالیت و تحصیل کرد، در این مدت توانست جایزه دانشگاه جورج واشینگتن را نیز به خود اختصاص دهد. پس از بازگشت به ایران در سال،۷۲ وی مجددا به وزارت بازرگانی که در آن زمان وزارتش برعهده یحیی آل اسحاق عضو شورای مرکزی جمعیت موتلفه بود، رفت و در پست معاونت وزارتخانه ماند تا سال۷۶ که انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد وبا پیروزی سید محمد خاتمی و با وزارت رسیدن محمد شریعتمداری در وزارت بازرگانی که چهره ای نیمه چپ و نیمه راست بوده ! همچنان تا سال ٨۰ در این وزارتخانه در پست معاونت ماند و پس از آن به علت اختلاف نظر در برخورد با معاونان میانی آن وزارتخانه و حذف و برکناری چهره های راستگرا از وزارتخانه مجددا همچون گذشته در این وزارتخانه اختلافاتش بالا گرفت و از آنجا بیرون آمد.اما از جناح چپ و حاکم بر دولت هیچگاه کناره نگرفت و پس از آن مشاور اقتصادی سیدمحمد خاتمی و همچنین رئیس مرکز ملی جهانی شدن گردید . در همان زمام واعظی که پیشتر در دولت قبلی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بود و اکنون از دولت کنار گذاشته شده بود و بلافاصله جذب سازمان صدا و سیما درشورای اقتصادی آن شده بود وی نیز که ارتباط خویشاوندی نیز با واعظی داشته به عنوان رئیس آن شورا در سازمان صدا و سیما گردید . این سمتها تا سال ٨۴ ادامه داشت ، تا که در جریان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ٨۴، مدیریت اقتصادی برنامه های انتخاباتی کاندیدا توری ریاست جمهوری علی لاریجانی را برعهده گرفت.با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و تشکیل دولت نهم بود که یک باره نام او برای دبیرکلی بورس مطرح شد اما وی نپذیرفت و علنا طی نامه ای به دولت اشاره نمود که مایل است همکاری خود را با علی لاریجانی که به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی انتخاب شده بود، ادامه دهد ودر معاونت اقتصادی شورای عالی امنیت ملی به ایفای نقش پرداخت . نهاوندیان چگونه به آمریکا رفت ؟ پیشتر گفتیم که محمد نهاوندیان مدتی در آمریکا زیسته وی در همین مدت بود که مراحل اخذ تابعیت آمریکایی را طی نموده و اکنون در حالیکه دارای کارت سبز می باشد بنا به گفته روزنامه واشنگتن تایمز به نقل از اداره مهاجرت که زیر مجموعه ساختار وزارت امنیت داخلی کشور آمریکا می باشد محمد نهاوندیان گرین کارت (اجازه اقامت دائم در آمریکا) را داشته . ماجرا از آنجایی آغاز شد که به یکباره روزنامه فایننشیال تایمزنوشت یک مقام ارشد ایرانی هم اکنون در واشنگتن است و با مقامات آمریکایی در حد سناتور و معاونان وزارت دفاع مشغول دیدار و رایزنی است ! به دنبال آن بود که هر دو وزارتخانه امور خارجه دولت آمریکا و ایران در حرکتی مشابه ابتدا مسئله را نه تکذیب و نه تائید نمودند . واشنگتن تایمز که دومین روزنامه آمریکایی بود که به این موضوع پرداخت نوشت، دولت آمریکا روز گذشته برای توضیح آنچه "حضور غیر عادی یک مقام دولتی ایرانی در واشنگتن" خواند، عاجز شده بود، این روزنامه‌ی آمریکایی افزود که به نظر می‌رسد این مقام ایرانی که براساس آنچه "فرایندی رمز‌آلود" خوانده به آمریکا راه پیدا کرده، قصد حضور در یک کنفرانس علمی را دارد. نهایتا وزارت امورخارجه آمریکا با تائید حضور نهاوندیان در واشنگتن تاکید نمود که محمد نهاوندیان، معاون علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هم اکنون در آمریکاست اما وی برای دیدار با مقامات دولتی آمریکا در این کشور به سر نمی‌برد. در اینجا بود که در حالیکه همچنان دولت ایران موضوع سفر نهاوندیان به آمریکا را کتمان می نمود به یکباره هاشمی رفسنجانی در کویت فاش ساخت ، نهاوندیان دعوتنامه‌ای را برای شرکت در گردهمایی ای که توسط دانشمندان آمریکایی سازماندهی شده، دریافت کرده است و من گزارش‌هایی را مبنی بر اینکه وی گفتگوهای رسمی در واشنگتن داشته دریافت کرده‌ام که البته ایران این گزارش‌ها را تکذیب کرده است. در بعد از اینکه حضور نهاوندیان در آمریکا تائید شد موضوع به چگونگی ورود وی به خاک آمریکا تبدیل شد در حالیکه هنوزابهامات بر سر علت سفر وی به آمریکا باقی بود ! ابهامات تا جایی بود که شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امورخارجه‌ی آمریکا نتوانست توضیح دهد که نهاوندیان چگونه وارد آمریکا شده و فقط گفت:‌ ما سندی مبنی بر صدور ویزا برای فردی با این نام در دست نداریم. کورمک افزود که دو راه دیگر برای ورود یک خارجی به آمریکا بدون ویزا وجود دارد؛ یکی این است که ساکن دایم و قانونی باشد و گرین کارت داشته باشد، راه دیگر این است که از یکی از کشورهایی که ما با آنها قانون حذف روادید داریم پاسپورت اخذ نموده باشد .البته که نهاوندیان گرین کارت داشته و دارای تابعیت ثانوی آمریکایی نیز بوده است ! اما یکی از شرایط اخذ و حفظ گرین کارت آن است که فرد مذکور می بایست دست کم نیمی از یک سال را در آمریکا به سر ببرند. اینکه آیا در تمام این سالها نهاوندیان هموره به آمذیکا می رفته است یا خیر را باز یکی دیگر از مقامات اداره مهاجرت آمریکا که نامی از وی در واشنگتن تایمز برده نشد تو ضیح می دهدکه : راه‌هایی برای حفظ گرین کارت بدون پیروی از این شرط وجود دارد. در ادامه‌ی همان گزارش آمده بود که یک مقام دیگر خاطرنشان کرده که همچنین ممکن است گرین کارت نهاوندیان با وجود غیبت ظاهرا طولانی وی از آمریکا لغو نشده باشد و اداره‌ی مهاجرت که ورود وی را تقریبا دو هفته قبل پیگیری کرده مشخص نکرده‌ است که آخرین بار وی چه زمانی در آمریکا بوده است وآنرا در راستای حفظ حریم خصوصی شهروندان آمریکایی که ظاهرا نهاوندیان نیز یکی از آنان است اعلام نکرد ! با تمام این اوصاف نهاوندیان به آمریکا رفته و هم اینک در تهران است ، این سفر که واکنشهایی از سوی بالاترین مقامات دو کشور را در پی داشت همچنان با بی اطلاعی و تکذیب احمدی نژاد در برابر پرسش خبرنگاران مواجه است و از سوی دیگر نیز در خاتمه همین سفر بود که کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد: اعطای گرین کارت به محمد نهاوندیان نگران کننده است. او محمد نهاوندیان را یک دیپلمات بلندپایه ایرانی نامید و گفت که آمریکا مجوز اقامت وی را باطل خواهد کرد. رایس با اعلام اینکه وقتی از این سفر آگاه شدیم، بسیار نگران شدیم گفت: مجوز اقامت نهاوندیان در آمریکا باطل خواهد شد و ما در مورد علت اقامت وی در آمریکا و مبنای قانونی آن بررسی و سپس تدابیر مناسب را اتخاذ خواهیم کرد. رایس با اعتراف به اینکه هنگامی که مطبوعات حضور این مقام ایرانی را در آمریکا خبر دادند دولت آمریکا غافلگیر شد، گفت: این امر زیر پا گذاشتن قوانین است. این مسئله تنها به شهروندان کشوری که با آمریکا رابطه دیپلماتیک ندارد مربوط نیست بلکه فراتر از این مسئله است که وی یک دیپلمات بلندپایه است و اینک در آمریکا حضور دارد . اما علی لاریجانی افزود که ایران استفاده لازم را از این سفر برده است و ماموریت وی برای ما موفقیت آمیز بوده است .محمد نهاوندیان اکنون در تهران است. و آنچه که مسلم شده است با تمام انکارها و نفی و تکذیب ها روشن شده است که وی در مدت حضورش در آمریکا برای لابی گری به آمریکا رفته و توانسته ارتباطات خوبی نیز برقرار کند. بنا بر اطلاعات رسیده او توانست درخصوص پرونده هسته ای ایران با برخی از دیپلمات های آمریکایی اعم از سناتورهای کنگره و حتی مقامات ارشد وزارت دفاع آمریکا گفت وگو کند و تاثیرهایی بر پرونده بگذارد. هیچ کس ارتباطات او را تکذیب نکرد اما همه تایید داشتند که این سفر بیشتر جنبه شخصی داشته است. چرا این سفر فاش شد ؟ از ماجرا و رسوایی مک فارلین که بگذریم گرچه دولت ایران و آمریکا هیچگونه روابط علنی و سیاسی دیپلماتیک با یکدیگر نداشته اما هچگاه ارتباطاتشان با یکدیگر قطع نشده است و این امر و رای ارتباطات پیدایی است که چندی پیش نیز آصفی و علی لاریجانی ابراز داشته اند از طریق سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع دولت آمریکا می باشد بوده است ، سال گذشته نیز دیدار تیمی که در راس آنها محسن هاشمی فرزند علی اکبر هاشمی رفسنجانی قرار داشت با تعدادی از فرستادگان دولت آمریکا در نیکوزیا فاش شد که بر سر مسئله ادامه تحریمهای ایران مشغول مذاکره شده بودند ، و قبل از آن نیز دیداری بود که مهدی کروبی درطی دیداری که در نشست بین المجالس در آمریکا داشت با تنی از مقامات آمریکا داشت فاش شد که به اهتمام هوشنگ امیر احمدی صورت گرفته بود . و یا آنکه در ابتدای ریاست جمهوری محمد خاتمی تنی چند از خانواده ها و مقامات سنای آمریکا در غالب توریست به ایران آمده بودند و در پی اهدای " کیک و کتاب مقدس دیگری " به دولتمردان ایرانی که البته هیچگاه نامشان فاش نشد بوده که در اقدامی معنا دار این دیدار و ماهیت توریستها به اطلاع انصار حزب الله رسیده شد و با برخورد فیزیکی با توریستهای سیاستمدار کار نیمه تمام ماند . بعدها بنا بر افشاگری محسن رضایی عامل افشای این سفر٬ جاسوسی چند جانبه ووابسته به اسرائیل بوده است اما بی شک دیدارها و ملاقاتهای بیشتری بوده است که از دید مطبوعات و رسانه ها تا کنون پوشیده مانده است . در همین دو روز گذشته باز شاهد خبر دیگری از این دست بودیم که یک منبع مطلع، سوابق «میهمان ویژه» همایش «چشم‌انداز برنامه هسته‌ای ایران» را که از سوی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت دعوت شده است، فاش کرد. این منبع مطلع که البته نخواست نامش فاش شود ! به خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس که متعلق است به جناح راست سنتی و طیف حقانی گفت: مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت که به ریاست حسن روحانی اداره می‌شود، برای برگزاری همایش «چشم‌انداز برنامه هسته‌ای ایران» از شورای روابط خارجی آمریکا و موسسه آمریکایی «جستجو در زمینه‌های مشترک» کمک گرفت و حتی این موضوع توسط موسویان رییس همایش در آغاز همایش به طور رسمی اعلام شد. وی افزود: بر این اساس « مایکل لدی» از شورای روابط خارجی آمریکا و «ویلیام میلر» رئیس موسسه جستجو در زمینه‌های‌ مشترک به ایران آمدند. این منبع مطلع در ادامه به برخی سوابق ویژه ویلیام میلر اشاره کرد و گفت: میلر پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سرکنسول آمریکا در اصفهان بوده است و شناخت دقیقی از ایران دارد. میلر همچنین مدتی سفیر آمریکا در اوکراین بوده و بخصوص در این دوران در زمینه خلع سلاح هسته‌ای تحرک ویژه‌ای داشته است. وی ادامه داد: ویلیام میلر در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر، وزیر خزانه‌داری آمریکا بوده و در همین دوره وی دستور بلوکه شدن اموال ایران در آمریکا را داده است. میلر در ادامه فعالیت خود زمانی که « ترنر» رئیس سیا بود، مشاورت وی را برعهده داشته و مدتی مسئول بخش مدیریت ویژه در امور ایران بوده است .وی همچنین در دوره‌ای بخش خاورمیانه شورای روابط خارجی آمریکا را مدیریت کرده است. البته ویلیام میلر از سوی جریان مرتبط خود در ایران یکبار دیگر در سال 1377 در پوشش کارگردان و مستند ساز به جشنواره محیط زیست دعوت شده بود که در آن دوران سعی شد از طریق وی و موسسه تحت سرپرستی‌اش به دیپلماسی «مسیر دو» و روابط غیر رسمی عناصر ایرانی و آمریکایی در دوران اصلاحات سر و سامان داده شود. و گفته می شد که وی حتی دیداری با تنی چند از اعضای دولت وقت نیز داشته است . نکته جالب و تکرار نشده در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی این است که اینبار حتی ویلیام میلر آمریکایی توانست در برنامه گفت و گوی ویژه خبر شبکه دوم سیما نیزشرکت کند.! حال این سئوال پیش می آید که چرا هر از گاهی با رعایت تمام جوانب احتیاطی و امنیتی این روابط پوشیده نمی ماند و هر از گاهی یا در تهران و یا در واشنگتن اینگونه ملاقاتها فاش می شود ؟ با نگاهی سیاسی به این موضوع دلیل را آن خواهیم دانست که هر دو دولت در پی کاستن ازحساسیتها هستند و تعمدا با انتشار اخباری از این دست در پی این هستند که تنش زدایی بین دو طرف را آشکار نمایند و هر دو دولت بسوی میزهای گفتگو گام بردارند . اما تمام این روابط پنهانی فاش شده در داخل ایران و یا در خاک آمریکا و دیگر کشورها با مخالفت لابی یهودیان آمریکا مواجه شده است و این بار نیز این ملاقات برای اولین بار در روزنامه فایننشیال تایمز بنا به خبر روزنامه نگاری بنام مایکل آلستاد فاش شد که قرابت فراوانی به آن لابی دارد ، دیدار سیزده توریست سیاستمدار نیز توسط فردی بنام محسن سبزعلی فاش و به اطلاع انصار حزب الله رسید که بعدها وی به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و محاکمه شد ، دیدار تیم ارسالی ایران به نیکوزیا اولین بار در روزنامه هاراتص فاش شد وهمه اینها حاکی از آن است که هر دو دولت برای رسیدن به میز گفتگو گرچه تلویحا هر دو علاقه وافری به آن دارند اما مشکلات بسیاری برای رسیدن به آنها دارند آمریکا باید از سد مخالفت لابی صهیونیست ها بگذرد که امروزه یکی از قدر وزن ترین لابی ها و پر نفوذ ترین هسته های قدرت در آمریکا هستند و ایران نیز باید جوابگوی افکاری باشند که بیش از بیست و هفت سال است به آتش کشیده شدن پرچم آمریکا را نظاره گر بودند و در آن هنوز سیاستمدارانی وجود دارند که اشغال سفارت آمریکا را از افتخارات خود می دانند و تند روهایی همچون ایادی روزنامه کیهان و انصار حزب الله در آن وجود دارد که به فرستاده رئیس جمهوری که خودنیز از اشغالگران سفارت آمریکا بوده رحم نمی کنند و در مطبوعات خویش می نویسند : باید با سنگ و تخم مرغ به استقبال نهاوندیان در فرودگاه مهرآباد رفت....

پست‌های معروف از این وبلاگ

! وطن و تن

شبهای احیا و احیای ایمان

آیا بشار اسد در ایران است ؟